پا تو کفش مهدی اخوان ثالث

سلامت را نمى خواهند پاسخ گفت

هوا بس ناجوانمردانه پردود است
سلامى گر کنى بر دوست،
سرى جنباند و پنهان نماید رخ
وگر هم پاسخى گوید
ز پشت پوزه  بند آید برون، پاسخ
نفس ها حبس در سینه است
و حتى با وجود صافى طبى
نفس در گرمگاه سینه سوزد حلق و نایت را
وگر خواهى برون آرى صدایت را
چنانت سرفه مى گیرد که گویى خنجرى در حنجرت رفته ست
•••
مگر سر درد هم کشک است یا پشم است؟
اگر هم این چنین باشد،
ولیکن در هوا چیزى یقیناً هست،
که کارش سوزش چشم است،
و در این هیچ شکى نیست
ولى این اشک
نه الماس درخشانى ست
نه مروارید غلتانى ست
به جز آب  سیاهى نیست
روان از دیده بر دوده
•••
زمین گرد است
هوا هم گاز کربن یا که دى اکسید گوگرد است
و در ترکیب آن اکسیژن و دوده ست
که با سرب و سموم دیگر آلوده ست
زمن بشنو،
دبستان ها اگر باز و اگر تعطیل
(و یا بى نظم و هردمبیل)
به فرزندت بگو امروز هم بیرون میا زود است
هوا بس ناجوانمردانه پردود است.

نظرات 1 + ارسال نظر
علی دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:51 ق.ظ

دستت درد نکنه!
منو یاد دکتر خبره زاده انداختی. یاد کلاسهاش بخیر!
هر چند احتمالا اگه ببینه چه بلایی سر شهر ماث اومده دلخور میشه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد