سنت افطاری

سنت زیبای افطاری دادن هم رفته رفته کم رنگ می شود.گویا تشریفات و تجملات هم گریبان گیر این موضوع هم شده است.آنقدر به آن پیرایه بسته شده است که اصل موضوع که دیداری و دعائی و ثوابی بوده فراموش شده است.این هم مانند میهمانی های عادی تلقی شده وعده ای می خواهند با همان دستورات و تشریفات  به آن بپردازند همان عاملی که باعث شده کمتر کسی مهمانی دهد و فاصله ها خویشاوندان و دوستان بیشتر از هم شود..یکی از فلسفه های وجودی این ماه مبارک امساک در خوردن است اما گویا حرص خوردن و ترس از گرسنگی باعث می شود که بسیاری بیشتر از ماههای دیگر سال به خورد و خوراک خوداهمیت دهند .و این از یادآوری درد گرسنگان بدور است .اهل تسنن مانند نماز خواندن به این موضوع هم بسیار راحت می پردازند.

راستی یه سفره ساده افطارکه می شود در چند بار آن را پهن کرد و عده ای را بر سر آن دعوت کرد چگونه باید باشد؟ با  نون و پنیر و سبزی و آش وحلیم و شله زردی نمیشه افطاری داد؟حتماً باید چلوکباب سلطانی و کباب قفقازی باشه ؟ البته سلیقه های غذائی خانواده ها تفاوت می کنه بعضی ها افطار می کنند و یکی دو ساعت بعد شام می خورند! و سحر هم یک وعده غذائی مفصل تناول می کنند. یعنی نه تنها از وعده های غذائی خودشان کم نمی کنند بلکه افطار و سحر را هم به آن اضافه می کنند.چندین سال پیش از این دوستانی را به افطار دعوت کرده بودیم افطاری هم با همان عادت خودمان برگزار کردیم ، خیلی ساده و مختصر، متقابلا که برای افطار به منزلشان رفتیم افطاری ساده را که خوردیم محتویات سفره را که جمع کردند تازه پلو و خورشت آوردند ما هم خبر نداشتیم که برنامه اینجا چه جوریست خودمان را با همان نان پنیر سیر کرده بودیم و اشتهای دیگری باقی نمانده بود.

 حالا!! کاری به این نیست مطلب این بود که با این سنت زیبا می توان بیشتر در کنار دوستان و آشنایان بود. در این ماه همانطور که دلها را می توان به خدا نزدیک کرد می توان با دوستان و آشنایان هم همدلی نمود همان چیزی که خداوند به آن بسیار سفارش نموده است.

اما اطعام مساکین به کنار ، ماحتی از اطعام دوستان و خویشاوندان خود نیز باز مانده ایم.

نظرات 4 + ارسال نظر
محبوب جمعه 14 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:35 ب.ظ

پس پلو خورشتشون رو نخوردید ؟!! (‌دارم مو رو از ماست می کشم !)
درست فرمودید این سنت حسنه هم مثل سنن حسنه دیگر مشمول قوانین نانوشته چشم و هم چشمی شده !!

اگر نمی خوردیم که بد بود.اما افسوس خوردیم که کلاه سرمان رفت و خودمان را با نون و پنیر سیر کردیم.

کامران جمعه 14 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 05:53 ب.ظ

یادم اومد همان افطاری را می گی که گشنه از خونتون برگشتیم. بیخودی که چند بار حاجی نشدی .آدم با نون و پنیر و حلیم که افطاری بده سرمایه دار میشه .

ساغر جمعه 14 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 05:59 ب.ظ http://saghariss@yahoo.com

شما دعوت کنید هر چی باشه قبوله.
منزل سید با نون خالی هم افطار کنیم سعادتی است.
واقعا به قول محبوب چشم و هم چشمی تمام زندگی ها را کور کرده و اجازه نمی ده مسائل را آنگونه که هست ببینیم و اجرا کنیم

علیرضا قراباغی شنبه 15 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:53 ق.ظ

غیر از تعارفات و تشریفات٬ مشکل رفت و آمد هم هست. مخصوصا توی تهران. و مشکل گرفتاری آدم ها٬‌مخصوصا درس بچه ها و فضای کوچیک خونه ها.
با همه اینها٬ ما حاضریم برای پذیرایی کردن با نون و پنیر٬‌یا اطعام شدن با پلو و خورشت! میشه از راه دور هم عمل کرد! شما خشکه به حساب ما واریز کنین٬ خودمون نیابتاْ سفره افطار رو می چینیم و به جونتون دعا می کنیم!
راستی نمیشه یه روز اینترنتی دور هم باشیم؟ البته افطار که نه٬ سحر٬‌بعد از نماز صبح؟

هر چی می خواهیم که دوستان بیشتر همدیگر را ببینند شما دوری می کنید.خدا این ترافیک را برای ما نگهدارد که بهانه خوبی برای خیلی از کم کاریهاست. آمین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد