بنزین قصه امشب ماست

و ناگهان همه چیز بهم ریخت. اینها استاد بهم ریختن هستند. چه آن زمان که تجمعات قانونی و جلسات سخنرانی را با پرتاب صندلی و سنگ و آجر برهم می زدند و چه الان که در راس تصمیم گیری قرار گرفته اند و از اینکه با یک تصمیمشان مردم به دردسر می افتند ذوق مرگ می شوند.

 اصولاً حکومت های تک رای شبانه و پشت درهای بسته تصمیم می گیرند.آنان که فکر می کنند اینجائی که قرار دارند ملک خودشان است و هر جور دلشان بخواهد عمل می کنند. و جالب آنکه به این اینکارات خود نیز افتخار نیز می کنند.

شبانه اعلام می شود مملکت 5 روز تعطیله، یک باره اعلام می شود نرخ سود بانکهای خصوصی 5 درصد کاهش پیدا کند، یکباره مدیران یک شرکت برکنار می شوند.

دولت ما دولت ییییهوئی است.دخمه را بخاطر دارید، آنجا که گفته می شد تصمیم به ترور حجاریان گرفتند و سعید عسگر مجری آن شد. حال همین دخمه در بدنه اجرائی شکل گرفته است.

دولتی که نماد تزویر است. در روز روشن خود را نوکر مردم می نامد و شبانه تصمیمات  یکباره می گیرد.

این چه نوکری است که اینگونه ارباب مسلک رفتار می کند. این نوکری وارونه است

وقتی فرمانده نیروی انتظامی می گوید که از اعلام سهمیه بندی بنزین خبر نداشته و او نیز از رسانه ها شنیده است بدانید چقدر این دخمه خاص و مخوف است.

پریشب ، شب بیاد ماندنی بود. تلفیقی از حرص و بدبینی وجود مردم را فرا گرفته بود. رسانه ها از آمادگی دشمنان در ایجاد بلوا و آشوب و آتش زدن پمپ بنزینها خبر می دهند. این چه آگاهی است که که دشمنان !! از آن برخوردار بودند اما نیروی افتضاحی خبر نداشت. شیشه بانک اتوبان رسالت را شکستند فروشگاه شهروند حکیمیه را غارت کردند.

حالا دیشب لشگری از نیرو های پلیس در پمپ بنزینها مستقر بودند. بنزین سهمیه بندی شده اما صف بنزین هنوز کیلومتری است.بدتر از زمان جنگ شده، شهر خلوت شده اما پمپ بنزینها شلوغ است. دنیای وارون که می گویند اینجاست.

آزاد شدن قیمت بنزین کاری است که کی می بایست سالها قبل انجام می گرفت. اما برنامه ریزی مخفیانه بر روی مسئله ای که به تمام اقشار مردم مربوط می شود کاری اشتباه است.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد