پیراشکی خسروی

دیروز عصری رفتم جمهوری ، کاری داشتم ، طبق معمول سری هم به راسته موبایل فروشها و تلویزیون فروشها زدم سر راه هم مشتری پیراشکی خسروی بودم ، قدیمی ترین پیراشکی فروشی تهران که عکسها قدیم تهران و خانوادگی را  برای تماشا به دیوارش زده ، در این مغازه ، پیراشکی حتی یک عدد را هم تو بشقاب! به مشتری تحویل می دهند. فهمیدم شعبه جدیدی را هم افتتاح کرده که از قضا نزدیک خونه خودماست اما پیراشکی خوردن فقط تو این مغازه می چسبه!!!

موقع اذان رفتم مسجد هدایت نزدیک چهار راه استامبول ، جا کفشی هاش مثل کمدهای استخر قفل و کلید و شماره داشت و از کیسه های کثیف و آلوده معمول خبری نبود.

حاج آقا بین دو نماز از شب اول ذیحجه و اعمال این ماه گفت از جمله دو رکعت نماز مستحبی که  گفت آن را با هم می خوانیم که خواند همچنین اعلام کرد فردا جمعه روز اول ماه ذیحجه مصادف با سالگرد ازدواج حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا(س) ست.

آخر نماز پیرمردی که دعا و تعقیبات را می خواند اینطور گفت" می گویند!! امشب شب چله است اما بدانید امروز روز شهادت امام جواد بود و امشب شام غریبان اوست ، حالا دوست دارید تا صبح بگو بخند کنید و تخمه بشکنید ، من کاری ندارم ولی آخرتتان را به دنیا نفروشید"

با خودم گفتم حاج آقا می گه فردا روز مبارکیه این یکی می گه شام غریبانه به کدام فتوا عمل کنیم؟

*******

وبلاگها بازی یلدا راه انداخته اند و قرار گذاشتند که هر نفر پنچ چیز از خودش بنویسه که دیگران از آن خبر ندارند و در انتها از 5 نفر هم دعوت کنه که همین کار را انجام دهند. مارا که کسی دعوت نکرد (کی هستی مگه؟) اما فعلا چیزی به ذهنم نمی رسه .پیری هم بد دردیه.نه؟ شبیه منصور شدم تو باغ مظفر.