دیروز جمعه به اتفاق خانواده در باشگاه دو نفت وقت ناهار رزرو کرده بودیم.حوالی ساعت
معلم پای تخته داد می زد
صورتش از خشم گلگون شده بود
و دستانش به زیر پوششی از گرد پنهان
ولی آخر کلاسی ها
لواشک بین هم تقسیم می کردند
و آن یکی در گوشه دیگری
خاطرات را ورق می زد
معلم با خطی خوانا بر روی تخته ای کز ظلمت تاریک غمگین بود
تساوی را چنین نوشت: یک مساوی یک
از میان شاگردان یکی برخاست
همیشه یک نفر باید به پا خیزد
به ارامی سخن سر داد
تساوی اشتباه فاحش و محض است
نگاه بچه ها ناگاه به یک سو خیره شد
و معلم مات بر جا ماند
و او پرسید: اگر یک فرد انسان ؛ واحد یک بود
آیا باز یک با یک برابر بود؟
سکوت مدهوش بود و سوالی سخت
معلم فریاد زد : آری برابر بود
و او با پوزخندی گفت
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آنکه زر و زور به دامن داشت بالا بود
و آنکه قلبی پاک و دستی فاقد زر داشت پایین بود
اگر یک فرد انسان واحد یک بود!
این تساوی زیر و رو می شد
حال می پرسم:
یک اگر با یک برابر بود
نان و مال مفت خوران از کجا آماده می گردید؟
یا چرا بچه فقیر محله ما هر شب گرسنه سر بر روی زمین می گذاشت
یک اگر با یک برابر بود
پس آنکه سیلی روزگار خورده
پس آنکه پشتش زیر بار فقر خم می شد
یا که زیر ضربات شلاق له می شد
معلم ناله آسا سخن را قطع کرد و گفت
بچه ها در جزوه خود بنویسید
که یک با یک برابر نیست
یک با یک برابر نیست!!
شهرداری پس از نصب یک تلویزیون
مردم ما هم که از این چیزها ندیده اند. تصور کنید آقائی با عجله بسیار وارد سرویس شود و در همان حال که کمر بندش را دارد باز می کند با راهنمائی مسئول نگهداری این سرویس متوجه شود که باید یک
اما هر چه باشد اینکه بخواهیم یا نخواهیم ، در آستانه ورود به دنیای پیشرفته از راه دروازه تمدن جهانی هستیم. چه شود.
امروز آخرین روز هفته جنگ یا به بیانی هفته دفاع مقدس است .گرچه در این هفته درگیری یک موضوع مقدس دیگر بنام انرژی هسته ای شدیم و اینطور که پیش می رود در آینده هفته دفاع از این انرژی هم خواهیم داشت بد ندیدم صحبتهای آقای بهزاد نبوی را که در خصوص ایام جنگ در اینجا بیاورم .او می گوید : «دوران جنگ ما به چند مرحله تقسیم مى شود. یک ماه اول غافلگیرى بود که عراق به سرعت در ایران پیشرفت کرد و بخش هایى از جنوب و غرب کشور را تصرف کرد. دوره دوم تثبیت بود که نیروهاى مسلح توانستند خود را سازماندهى کنند و در مقابل تهاجم ایستادگى کرده و تقریباً جلوى پیشروى هاى جدید را بگیرند. دوره سوم با شکست محاصره آبادان شروع مى شود و با فتح خرمشهر به پایان مى رسد. تا این مرحله جنبه دفاعى جنگ وجه غالب آن بود.امام در این مقطع اعتقاد داشتند که جنگ باید پایان یابد اما در اثر برخى مخالفت ها و تصور پیروزى هاى بزرگ تر و در زمانى کوتاه، جنگ ادامه یافت. تفاوت قواعد جنگ در حالت دفاعى و تهاجمى درک نشد، متوجه نشدیم بین آزادى خرمشهر و فتح بصره تفاوت زیاد است و این مسئله قواعد متفاوتى حتى در سطح بین الملل دارد. به این ترتیب وارد مرحله چهارم جنگ شدیم. پس از فتح خرمشهر تا فتح فاو پیروزى نظامى ارزشمندى را به دست نیاوردیم هرچند که عملیات رمضان، خیبر و بدر و... مهم بودند. در عملیات خیبر نیروهاى ما روى یک دریاچه باتلاق به سرعت
بعد از بحرانی شدن اوضاع پرونده انرژی اتمی ، اصلاح طلبان سخنان احمدی نژاد در سازمان ملل را عامل اصلی برگشتن نظر اروپا می دانند. چرا که تا قبل از آن حتی وزیر خارجه آمریکا هم احتمال تصویب چنین قطعنامه ای را بعید می دانست. جالب آنست جناح راست از این سخنرانی با افتخار یاد می کند و آنرا فتح الفتوحی می داند که پوزه مستکبرین به خاک مالیده شد. اما جالب ترین آن سخنان آقای علی دوانی در جلسه انصار است که گفته «یکی از نشانههای پیش از ظهور، انقلاب و حضرت امام میباشد که شخصی خارجی به من میگفت اگر مرزها باز بود و برای سفر احتیاج به گذرنامه نبود، بسیاری از مردم دنیا مشتاق به حضور در ایران بودند که ببینند این چه کشوری است که به مقابله با قلدرهای عالم برخاسته و هیچ باک و هراسی هم از آنان ندارد. آنقدر به ایران میآمدند که دیگر جایی برای شما باقی نمیماند و یا همین نطق چند دقیقهای آقای احمدینژاد که دنیا را تکان داد»
حالا در همین خصوص ابراهیم نبوی گفته است « ما هم همین را شنیده بودیم، گفته بودند که وقتی امام زمان بیاید یک موجودی به نام دجال پیدا می شود و یک حرف هایی می زند، ولی کسی نگفته بود منظورشان کیست. استاد علی دوانی، روحانی و مورخ در جلسه هفتگی انصار حزب الله نطق احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل را از نشانه های پیش از ظهور امام زمان دانست»