جمعه ای که بارش دوباره برف شروع شده بود به اتفاق خانم همسر از یه پرنده فروشی تو کرج واسه گنجشکها ارزن خریدیم، راستش به قصد کوه پیمائی از خونه اومدیم بیرون اما وقتی دسته گنجشکها را در لابه لای برف به دنبال دانه دیدیم، رساندن دانه به آنها را بر خود واجب تر دانستیم ، هرچند بعد از خرید ، تا یه مسیری از کوه را هم بالا رفتیم اما یخبندان بودن مسیر باعث شد زودتر برگردیم .دلیل اینکه قصد کرده بودیم حتما این کوه نوردی در اون وضعیت انجام بشه بخاطر کله پاچه ای بود که صبحش خورده بودیم و از ترس ازدیاد وزن و سوزاندن کالری ها مازاد تصمیم به این امر خطیر گرفتیم.
خانم همسر که از گرسنگی و آوارگی گنجشکها غمگین به نظر می رسید سخن را به بی سرو سامانی گربه ها کشید و به اصطلاح کلام خودش گفت: این زبون بسته ها تو این سرما هیچ جاو جایگاهی ندارند. من هم حرفش را تایید کردم و از صبح گفتم که وقتی می رفتم کله پاچه بگیرم سه تا از این گربه ها زیر یه ماشین کز کرده بودند و موهای بدنشان را افشان شده بود تا بلکه گرم شوند. او که این تایید را از من شنید گفت : اگر قبول می کنی چند تا از اینها را شبها بیاریم تو خونه و صبحها برگردانیمشان تو خیابون !!
کجای خونه می خواهی نگهشان داری؟
تو حمام!
.
تو حمام؟ یعنی انباری هم نه؟
مگه عیبی داره ؟ چون همسایه ها را هم اذیت نمی کنند. اگه موافقت کنی، خیلی خوب میشه. ثواب داره.. من گربه خیلی دوست دارم.
خدا به من رحم کرده اگر گاو و کرگدن و زرافه دوست داشتی چکار بایستی می کردیم.
خیلی حیون نازیه!!!
حالا چرا تو حمام؟ بیارشون تو اتاق رو تخت خودمون بخوابند. ما می ریم یه گوشه ای را واسه خوابیدن پیدا می کنیم
جدی می گم...
همین مانده عصر به عصر که میام خونه دست چندتا گربه را بگیرم بیارم تو.
پودر لباسشوئی گیر نمیاد، مرغها آنفولانزا گرفتن ، مردم قائمشهر 10 روزه گاز ندارن ، قیمت نان به 1000 تومن رسیده پروازها هر روز کنسل میشه اون وقت می خواهی شب به شب از گربه ها پذیرائی کنیم؟
چه ربطی داره؟...
گمان کنم عضو یکی از این انجمنهای حمایت از حیوانات شده ای و به من نمی گی.
یه گل تقدیم به شما