روی هر پله ای که ایستاده باشی
خدا یک پله بالاتر است
نه اینکه چون اوخداست
برای اینکه دست تو را بگیرد
هر که دلارام دید از دلش آرام رفت
چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت
یاد تو میرفت و ما عاشق و بیدل بدیم
پرده برانداختی کار به اتمام رفت
ماه نتابد به روز چیست که در خانه تافت
سرو نروید به بام کیست که بر بام رفت
مشعلهای بر فروخت پرتو خورشید عشق
خرمن خاصان بسوخت خانهگه عام رفت
عارف مجموع را در پس دیوار صبر
طاقت صبرش نبود ننگ شد و نام رفت
گر به همه عمر خویش با تو برآرم دمی
حاصل عمر آن دم است باقی ایام رفت
هر که هوایی نپخت یا به فراقی نسوخت
آخر عمر از جهان چو برود خام رفت
ما قدم از سر کنیم در طلب دوستان
راه به جایی نبرد هر که به اقدام رفت
همت سعدی به عشق میل نکردی ولی
می چو فرو شد به کام عقل به ناکام رفت
حمیدرضا جوان چند تا مطلب و لطیفه جالب برام فرستاده
چند سوال نسبتا احمقانه:
چرا وقتی باطری کنترل تلویزیون تموم می شه دکمه های اونو محکمتر فشار میدیم؟
چرا اگر به کسی بگید که در فضا 4 میلیارد ستاره وجود داره باورش میشه ولی اگر بهش بگید رنگ دیوار خیسه خودش با دست امتحان می کنه تا مطمئن بشه؟
چرا برای انجام مجازات اعدام با تزریق آمپول سمی، از سرنگ استریل استفاده می کنن؟
چرا تارزان ریش و سیبیل نداره؟
آیا میشه زیر آب گریه کرد؟
تا حالا فکر کردی اگه توماس ادیسون نبود، مجبور بودیم تو تاریکی تلویزیون نگاه کنیم؟
اگه دیدی بچه ای کنار یک روزنامه نشسته و روزنامه زرد شده بدون کار بچه نیست تبلیغ ایرانسله
به ..... میگن: توی عمرت، سختترین کاری که کردی چی بوده؟
میگه: پر کردن نمکدون!
میگن: چرا؟
جواب میده: آخه سوراخهاش خیلی ریزه
توی اتوبان تهران قم راهبندون میشه.. یکی می گه: چی شده؟ می گن: احمدی نژاد رو گروگان گرفتند می خوان آتیشش بزنن. می گه: تا حالا کسی کمک هم کرده؟ می گن: آره تا حالا 30 لیتر بنزین جمع شده