همین چند روز

طبق یک سنت دیرینه در قرن بیست و یکم (درست می گم؟) معلوم نشد هلال ما کی رویت شد و یا برای علما کی به اثبات رسید. یکشنبه بود یا دوشنبه، مهم نیست ،هر چی بود یکشنبه ای رفتم کاشان ، دوست دارم عید فطر اونجا باشم. تو مسیر نیاسر مردم روستاها بر بلندیهای اطراف روستا نماز عید می خوانند.

بهترین سوغات در این فصل بادمجان شیرین کاشان است که آن را هم فراموش نکردیم. غروب موقع برگشت باران بسیار شدیدی می بارید. چند روزیست بارندگی های خوبی می شود. روز شنبه ای تهران تگرگ بسیار دیدنی بارید.

روز قدس، وقتی باران شروع به باریدن کرد، مردم سبز! در زیر باران نرم،با براندازی نرم تفاوت دارد، می گفتند "باران رحمت آمد شب ظلمت سرآمد".(این مطلب دلیلی بر این نمی شود که من در راهپیمائی شرکت داشتم و آوردن این عبارت ربطی هم به کاشان ندارد)

دیشب سر راه رفتم نشر چشمه تا کتاب بخرم. چند وقتی است بی کتاب ماندم. کتاب بادبادک باز را خریدم. نشر چشمه پر فروش ترین کتابهای هفته اش را پشت شیشه زده بود، کتاب ، حزب خران، که بر گرفته از مطالب توفیق است در صدر این لیست قرار داشت.

نظرات 2 + ارسال نظر
محبوب یکشنبه 5 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 04:55 ق.ظ

حزب خران؟!!نشنیده بودم

میگم شما خیلی به روزید ها!! بادبادک باز؟ الان ؟:)))

کتاب را هر موقع بخری تازه است.
زبان اصلی اش! را خوانده بودم می خواستم ببینم استاد غبرائی صحیح ترجمه کرده یا نه!
اگر با حزب خران میانگین بگیری زیاد هم عصر حجری نیستم
حالا خواستیم ژست کتاب خوانها را بگیریم شما...
توان ضد حال زدنتان دو صد چندان شود

محبوب پنج‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 12:45 ق.ظ

آهان خوب پس !!
حالا خوب ترجمه شده بود؟

ما کی باشیم که بخوایم به کسی ضد حال بزنیم؟!!فقط یه چیزی گفتم که عریضه خالی نباشه:)
عذر تقصیر!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد