فرصت از دست رفته

امروز معاون وزیر کشور از یک حرکت سازمان یافته در نیروهای نظامی در رای دادن به کاندید خاص نام برد.اطلاعات بیشتر را به وزارت اطلاعات موکول کرد.

20 میلیون نفر در انتخابات شرکت نکردند.اینان همان سرخوردگان از اصلاح طلبان بودند.همان 20 میلیون رائی که در 2 خرداد76 و 18 خرداد 80 به خاتمی داده شد.

به راستی اگر اینان رای می دادند آیا هر گونه تقلب در آرا خنثی نمی شد.ما مردم کم تحملی هستیم شاید از خستگی باشد خسته از اوضاع  و احوال ، از بین رفتن امید به آینده بهتر ،بدانیم در 2 خرداد مردم به امید شرائط بهتر به خاتمی رای دادند اما آنچه را برای خود بصورت آرمان درآورده بودند دست نیافته دیدند.دلسرد شدند و در خانه نشستند و شد آنچه نباید می شد.

دیگر حرفهای مترقی دکتر معین هم کارساز نبود .قدرت، قوه تفکر را از انسان می گیرد.اصلاح طلبان واکنش مردم را ساده گرفتند.
زنگ خطر از انتخابات شوراها به صدا درآمد اما بجز چند هشدار،به سادگی از کنار آن گذشتند.چرا؟

آنچنان به موقعیت خود مغرور شده بودند که خواسته های مردم را نادیده می گرفتند .تصورشان آن بود رای مردم را همیشه خواهند داشت.اما عامه مردم به یک رخوت فرورفته بودند . نیاز به یک شوک بود .

آنان نتوانستند این شوک را بوجود بیاورند ، بیاد بیاوریم ، تحصن ، استعفا و سرو صدائی که نمایندگان مجلس ششم بعد از رد صلاحیتهادر انتخابات مجلس هفتم به راه انداختند هم چاره کار نشد .اکثریت مردم ، تو همین تهران ، آنرا نمایشی می دانستند.زیرا دیگراعتمادی وجود نداشت.

 

کسانی که به مفاد نامه کروبی پی بردند شاید از اینکه به او رای ندادند پشیمان باشند . یاد گنجی به خیر، او هر نوع افشا گری را تاباندن چراغی به تاریکخانه اشباح می دانست.

دکتر سروش دو روز قبل از انتخابات از کروبی حمایت کرد.دلیل حمایت او هم پیشبرد اصلاحات بود.او بر این عقیده بود که کروبی قدرت چانه زنی و افشاگری دارد و از طرفی با اصلاح طلبان هم رابطه مناسبی دارد پس اصلاح طلبان در سایه او بی سرو صدا می توانند به اجرای برنامه خود بپردازند واو معتقد بود دکتر معین گرچه افکار مترقی دارد اما عده ای بر آنند که برای جلوگیری از آن جامعه را به آشوب بکشند.و آشوب طلبی مانع پیشرفت تفکرات آزادی خواهانه و محیط مناسبی برای اقتدار طلبان است.

 

اما چه سود که فرصتها یک به یک از دست رفت.بکوشیم که این آخرین فرصت را از دست ندهیم.

نه بزرگ


گویا یکنوع همبستگی  در حال شکل گیری است .آنان که جمعه پیش رای نداده اند و یا رای سفید داده اند مشتاق ترند تا جمعه بعد بروند و رای دهند.آنهم به رفسنجانی.

هر چقدر خاتمی وقتی آمد از مدارا ، احترام متقابل و همدلی سخن به میان آورد گروه متعصب مذهبی نیامده از قلع و قمع دگر اندیشان  و مخالفان خود سخن می رانند.نه اینکه طی این 8 سال بیکار نشسته بودند حال که بوی قدرت به مشامشان رسیده نیامده ، رجز می خوانند.

هر چقدر خاتمی در پی ارائه چهره ای مطلوب تر از خود و نظام درکشور و جهان داشت اینان چون بی قواره هائی چهرهای چرکین و زشت را بعنوان الگوی اسلامی و مظهر ساده زیستی مطرح می کنند.

اگر به خاتمی انتقاد داشتند که بجای توسعه اقتصادی به توسعه سیاسی پرداخته و گروههای سیاسی را به جان هم انداخته و از نیازهای ضروری مردم غافل شده است.اینان هم دردی از مشکلات اقتصادی مردم بر نحواهند داشت چرا که اینان مشکلات را نبود فرهنگ اسلامی در جامعه می دانند و می خواهند آنرا پیاده سازند و نشانه پیاده شدن فرهنگ اسلامی در جامعه تفکیک جنس مذکر و مونث در تمام شئون اجتماع است.

 در بعد اقتصادی هم گویا قرار است طرح شهید رجائی ،که مقرری ماهانه ای بود برای روستائیان از کار افتاده بالای 60 سال را گسترش دهند و مردم را اینگونه در چنگ خود نگهدارند .

دیروز از انتخاب بین بد بدتر گفتم اما سید ابراهیم نبوی از انتخاب بین مرگ و زندگی می گوید.می دانم نظام رای بالا را ، رای به خود می داند همانگونه که رای خرداد 76 را اری به خود دانست اما بدانیم انتخاب روز جمعه آینده رای به هاشمی نیست بلکه یک "نه" بزرگ به اقلیتی قدرت مدار است .



کروبی هم که با نامه دیروز خود دست به یک خودکشی زد .

رای بدهید

امروز با بسیاری صحبت انتخابات پیش آمد هر کس نظری داشت.اما جالب آنجا بود که آنهائی هم که رای هم نداده بودند با نگرانی به سرنوشت خود نگاه می کردند .

آنچه پیش آمد یک تاکتیک حساب شده بود.روز سه شنبه محسن رضائی اسامی برخی از اعضاء کابینه خود را اعلام کرد.او احمدی نژاد را معاون اول خود اعلام کرد.روز چهارشنبه به اهواز رفت و در یک گردهمائی شرکت کرد.در چند شهر دیگر خوزستان هم سخنرانی کرد و عصر همان روز اعلام انصراف نمود.

 

کروبی از تقلب در انتخابات و حضور سپاه وبسیج در دست بردن در آرا شکایت کرده است.آدم می ماند به او چه بگوید آخر، سر مجلس هفتم که گروه او ساز مخالف زد و به اذعان ابطحی تحت فشار او بود که خاتمی تن به انتخابات داد وبا اعتصابیون همراهی نکرد و آن شکست مفتضحانه را خوردند دوباره وارد همین عرصه شد.آن موقع که همه از روش ناصواب شورای نگهبان فریادشان به آسمان بود او همراهی کرد حال باید چوبش را بخورد چراکه این جماعتی که مصمم به کودتا هستند به هیچکس رحم نمی کنند .

 

معین گفته همانگونه که در انتخابات مجلس هفتم شرکت نکردم در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری رای نمی دهم .واقعا" که .آخر آن موقع که شورای نگهبان او را رد صلاحیت کرد و به حکم حکومتی دوباره برگشت و طبق روال، علما تفاسیر گوناگون بر روی آن گذاشتند که حکم حکومتی نبود ، با سر بلندی  باید کنار می رفت اما الان که آمده و باید تا آخر بماند می خواهد کنار بکشد.

 


هاشمی را انتخاب کنید

اما یک مطلب هر که در انتخاب شرکت کرد و یا نکرد بداند مرحله دوم و انتخاب یکی از این د و نفر یک موضوع حساس است.اگر می خواهید که حداقل ،شرائط موجود برقرار بماند بیائید و شرکت کنید و هاشمی را انتخاب کنید. انتخاب بین بد وبدتر است . عدم شرکت هیچ نتیجه ای جز انتخاب بدترنخواهد بود.آن جناح کمر به انتخاب احمدی نژاد بسته است و تمام توان مشروع و نامشروع خود را بسیج کرده تا اورا به ریاست برساند

آنها خوابها برای ما دیده اند.قبول دارم که در کل همه از یک قماشند اما حال که می خواهند با جر زنی   برنده شوند جور دیگر عمل کنیم .حداقل از بغض معاویه هم که شده به علی رای دهید . دیگران را نیز به این امر ترغیب کنید .


مقاله جالب محمد قوچانی را در شرق بخوانید.

 

مقاله ایراهیم نبوی هم در این زمینه خواندنی است.

تحلیلی دیگر از عماالدین باقی را بخوانید

 

مبارک است

مبارک است انشاالله

63 درصد مردم در انتخابات شرکت کردند و احمدی نژاد دوم شد. احساس حضور نظامیان دیگر از صدای چکمه هایشان گذشته و به عینیت کامل رسیده است.آنانکه از دوم خرداد ضربه دیدند مصمم شدند به هر شکل ممکن نگذارند باردیگر آن رویداد تکرار شود.

وقتی صبح قبل از ساعت هشت  سخنگوی شورای نگهبان بر خلاف روال معمول نتایج انتخابات را اعلام کرد

معلوم شد که برگزار کننده خود شورای نگهبان بوده است.

شاید روزهای خوبی در انتظارمان  هست و خود خبر نداریم. صبح از خانه بیرون  برویم  و از فقرو فساد وتبعیض خبری نبوده و از درودیوار شهر عدالت سرازیر باشد.

خوب است ، بگذاریم تمام حکومت یک دست شود تا ببینیم آیا دیگر از خرد شدن استخوان مستضعفین و شکستن کمر فقرا زیر بار مشکلات زندگی و گرانی وفقر سخنی به میان خواهد آمد؟

ظریفی می گفت در تاریخ چند هزار ساله این مملکت مردم ما حاکمان مختلفی به خود دیدند و تنها به روحانیت یک حکومت بدهکار بودند که آن را نیز به آنها بخشیدند.حال در این حکومت جناح راست یک ریاست جمهوری طلبکار بود که آنرا به چنگ آورد .

نمی دانم شاید همین دوران به پیشرفت اصلاحات آنچنان کمک کند که آمدن هیچ اصلاح طلبی چنین کارکردی نداشته باشد.بیاد داشته باشیم نه دیگر جامعه ما ، جامعه اول انقلاب است و نه می توان درهای مملکت به روی دنیا بست .