آغاجری

حکم دادگاه تجدید نظر پرونده آقای آغاجری  از آن طنزهای تلخ روزگارماست.حکم اعدام در
دادگاه بدوی در نهایت به محکومیت ساده ای که آنهم به اجبار دو سال زندانی که او گذرانده خوراندند.چون اگر تبرئه می شد او مدعی جبران این دو سال زندان می شد .
یک استاد تاریخ دانشگاه تربیت مدرس ؛یک جانباز جنگ که یک پای خود را از دست داده ؛برادر شهید به خاطر یک سخنرانی که به مذاق عده ای خوش نیامده ؛دچار مصائب و سختی های می شودکه تحمل ان بسیار مشکل است .چه لحظاتی به خانواده و دختران او گذشت.آن موقع که همین قدرت طلبان مردم عامی را به خیابان کشاندند تا حکم مرگ او را طلب کنند. آن مردمی که نه او را می شناختند و نه می دانستند که او چه گفته است.مردمی که چشم و گوش بسته اوامر عده ای را اجرا می کنند که به اسم اسلام و دین پایه های قدرت خود را حفظ می کنند.
آخر این چه سیستم قضائی است که فاصله حکم دادگاه بدوی تا حکم دادگاه تجدید نظر آن این میزان باشد.
این که از خود این نظام بود به خاطر یک سخنرانی این مصیبت را متحمل شد وای به حال بقیه.
به قول علی آقای عزیزم کاش ادب سیاسی و انصاف که مدعیان آن فراوانند در عمل رعایت می شد.
ای کاش حفظ آبروی انسانها رکن زندگی و عمل همه قرار می گرفت.
و حالا به خاطر اینکه نزدیک انتخابات شده مثل همه دوران کمی بگیر و ببندها را می کاهند تا بلکه چهره دوست داشتنی از خود نمایان کنند.حتمآ چند روز دیگر بازداشتیهای ملی مذهبی را هم آزاد می کنند.و بعد از انتخابات دوباره روز از نو ...
آقای شاهرودی هم شفاهآ گفته اند که روزنامه ای بسته نشود.اولآ مگر روزنامه ای مانده و ثانیآ
دستورات کتبی تو این مملکت که قانون شده اجرا نمی شود چه برسد به دستورات شفاهی !!!