این روزها بحث صلاحیتها دوباره داغ می شود.آنچه غالب است آنکه فرد با ایمان ؛ زجرکشیده ؛حامی دردمندان و... از این قبیل صفات باشد.
آنچه که مهم نیست ویا در درجه های پائین تر است توانائی علمی و اجرائی فرد است. البته این مشکلی است تمام دستگاههای ما با آن روبرو هستند.
فردی را می بینی که بعنوان سرپرست یک مجموعه می گمارند که آگاهی و تجربه آن کار را ندارد تنها معیار انتخاب آنست که «آدم خوبی » است.
ابن خوب بودن نیز سلیقه ای است که مهمترین آن گوش به فرمان بودن است .فقط کافیست بر روی کارهای ارجاعی بنویسد «برادر یا خواهر.......اقدام شود» .این نشانه توانمندی یک رئیس
خوب می باشد.
جالب آنکه این فرد توانائی پاسخگوئی به ساده ترین سوالات در زمینه کاری خود را ندارد.صرفا به علت روابط فامیلی و آشنائی پستهای بالاتر را اشغال کرده است.
آنان به علت ناتوانی و عدم اشراف به کار همواره به نیروهای زیر دست خود وابسته اند .
یک نکته همواره وجود دارد که «بر سر رئیسی که بی سواد است به راحتی می توان کلاه گذاشت»
سلام
جالب بود
خسته نباشی
اگه وقت کردی یه سری هم به آشیانه بی دریغ ما بزن
خوشحال میشم
نظر هم یادت نره
در هر صورت موفق و موید باشی
یا علی