تصادف


دیروزهنگام رد شدن مادرم ازعرض خیابانی در کرج و ازروی خط کشی عابر پیاده یک ماشین مسافرکش با او برخورد کرد.
روی دادن اینگونه حوادث برای طرفین همواره مشکل ساز است . از اینجا به بعد سیل التماسها و خواهشها مبنی بر گرفتار بودن و درخواست گذشت کردن سرازیر می شود.
دیروز توی بیمارستان چند نفر دیگر نیز که دچار تصادف شده بودند وجود داشتند. خانمی بود که کیفش را کیف قاپها زده بودند که به علت مقاومت وی باعث شده بود به زمین خورده و آسیب ببیند.
دیگری نیز اتومبیلی به برخورد کرده بود.راننده و چند نفر دیگر درخواست بخشش از او را داشتند.لیست بلند بالائی از مشکلاتی که اکثر قریب به اتفاق مردم با دست به گریبانند بیان می کردند تا بلکه رضایت بگیرند.
مثلا می گفتند که راننده مستاجر است و خرج چند سر عائله را می دهد. اطرافیان بیمار نیز می گفتند اکثر مردم مستاجرند و این دلیلی بر بی تقصیر بودن شما نیست.
همین آقائی که طرف ما بود نیز میگفت چهار تا بچه دارم و خرج آنها را از این ماشین در می آورم.او می خواست تا ما مدارک اورا از پلیس بگیریم.
نباید هرگز به راننده ها و اتومبیلها اعتماد کرد و همواره می بایست با هوشیار عبور و مرور کنیم .چرا که حادثه در لحظه ای رخ می دهد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد