خاطره


خاطره ای از امام از قول دکتر صادق طباطبائی برادر همسر حاج احمدآقا
من در اردیبهشت سال
58 یک روز پیش امام بودم و ایشان گفتند که آقای «هادوی» می‌خواهد از دادستانی کل کشور برود. شما چند نفر از قضات مورد اعتماد دادگستری را برای جایگزینی ایشان به من معرفی کن تا منصوب کنیم. پیش امام رفتم. آقای مؤمن و آقای شرعی و یکی دو نفر دیگر خدمت ایشان بودند. لیست را دادم و گفتم، لیستی است که خواسته بودید. گفتند: کدام لیست؟ گفتم: قضات که خواسته بودید... دیدم اگر یک جمله دیگر بگویم، ممکن است شایبه مخفی‌کاری به وجود بیاید.
گفتم: برای جایگزینی آقای هادوی.
آقای موسوی اردبیلی گفت: دادستان کل کشور از قضات؟ امام گفتند: بله.
گفت: آقا اینها فاسق هستند. گفتند، چرا؟ گفت: همه آنها ریش می‌تراشند. امام گفتند: خوب بتراشند. ایشان گفت: خب شما در رساله‌تان می‌گویید ریش تراشیدن اشکال دارد. امام گفتند: خب شاید مرجع تقلیدشان شخص دیگری باشد. آقای مؤمن گفت: خب شما رهبر انقلاب هستید و قداست دارید. امام گفت: مگر من اصول دین هستم که قداست داشته باشم؟
بعد هم گفتند، باید مجتهد باشد و مسائل دیگر.
ببینید، این نوع تفکر امام توانست آن وحدت را در جامعه به وجود بیاورد. من از سال
48 با امام ارتباط داشتم. ایشان یک بار به من نگفت، چرا صورتت را می‌تراشی.
یک روز در دفتر امام با آقای صانعی قرار داشتم. دو برادر پاسدار مرا نگه داشتند و گفتند، خدمت امام مشرف می‌شوی؟ گفتم، بله. گفتند: پس دستمال گردنت را باز کن. گفتم: من به خاطر امام بستم. چرا باز کنم؟ رفتم عین مطلب را به امام گفتم. ایشان گفتند: انصافا شیک‌تر هم هست.
بعد گفتم: گاهی هم برای ریش تراشیدن مورد اعتراض واقع می‌شوم و می‌‌گویم اگر این منکر باشد، نهی از آن بر امام واجب است. امام مرا نهی نکرده‌اند. امام یک شوخی کردند و گفتند اگر کسی به شما اعتراض کرد، بگو من هر روز می‌تراشم و نمی‌گذارم بلند شود و صدق ریش کند که تراشیدن آن اشکال داشته باشد.
این ظواهر اصل نیست که آن طرفش هم اصل باشد، ما باید با تفکری که ظواهر را اصل می‌داند، مبارزه کنیم و راه دیگری هم نداریم.

رسول خادم عضور شورای شهر تهران گفت نمی توانیم جلوی تکدی گری سازمان یافته را بگیریم .او گفت بخاطر درآمد زیاد این شغل در ایران درخواستهای فراوانی از خارج از کشور داریم .او اضافه کرد که در ایام رحلت امام از پاکستان افراد بسیاری بعنوان میهمان و جهت شرکت در مراسم به ایران می آیند و دیگر بر نمی گردند و به تکدی گری می پردازند.

تیم ملی فوتبال هم دیشب تیم کره شمالی را برد تا به به امید صعود به جام جهانی در روز چهارشنبه باشد.دیروز تمام طبقه پائین ورزشگاه هم پر نشده بود.بهرام شفیع فوتبال را گزارش می کرد و دائما هم به این مطلب اشاره می کرد که اگر ایران این بازی را ببرد هیچ چیزی مشخص نیست و نمی توانیم بگوئیم که صعود ما قطعی است .البته این مطلب درست بود اما تکرار آن به خاطر این بود که شب رحلت امام عده ای بخاطر برد توی خیابانها نریزند و پایکوبی نکنند .نکته دیگر آنکه آقایان از این مسئله که تماشاگران به حکم فیفا کم شدند همچین ناراضی هم نبودند حتی گفته می شد به همین علت ایران اعتراضی هم به حکم صادره نکرد. اما اگر مسابقه را هم نمی خواستید ببینید حداقل بخاطر دریافت اقلام تبلیغاتی کاندیداها می رفتید چون انواع کارت تلفن ؛کارت اینترنت ؛جا سوئیچی و...بین تماشاچیان توزیع می شد .


بعد از دولت پاک که احمد توکلی تو انتخابات قبلی وعده تشکیلش را داد این بار قالیباف وعده تشکیل دولت سبز را داده است .آدم یاد مرتع و سبزه زار می افته. احتمالا هیات دولت را وسط علفزار تشکیل می دهد و به وزرا می گوید مشغول باشید !!!
این احمدی نژاد هم نیامده می خواهد دولت اسلامی جهانی تشکیل دهد.یکی باید جلوی اورا بگیرد ؛ اول انقلاب یک نفر گفت ما انقلابمان را به جهان صادر می کنیم حالا هر گوشه ای از دنیا شلوغ می شود به گردن ما می اندازند که شما انقلابتان را اینجا فرستاده اید.
آیا می دانید دکتر محسن رضائی تا ۱۴ سالگی هنوز درس نخوانده و مدرسه ای نرفته بود . آقای قالیباف هم گفته قیمت لباسهای هم ۴۷ هزار تومان است .حال معلوم نیست کل لباسهایش اینقدر می ارزد یا هر دست که می خرد از این بیشتر نیست .پس احتمالا لباسهایش قرضی است.
نظرات 1 + ارسال نظر
محبوب دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:50 ب.ظ

اخ از این بادنجون دور قاب چین ها !‌هر چی میکشیم از دست ای جماعته !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد