عجب دنیائیست

 

عجب بالا و پائین داره دنیا

 

اسفند 78 را بخاطر دارید.انتخابات مجلس ششم را می گویم . بعد از ماجرای کوی دانشگاه بود.روزنامه ها در اوج بودند.نویسندگان با تمام توان می نوشتند .هر روز یک کتاب جدید در زمینه مسائل سیاسی در می آمد.هاشمی هم کاندید مجلس شده بود.پیروزی اصلاح طلبان قطعی بود.جبهه مشارکت پیشتاز بود.اما گویا همه بسیج شده بودند که ضمن پیروزی در انخابات نگذارند هاشمی رای بیاورد.یک جو روانی شدید ایجاد شده بود.گنجی هر روز مقاله تازه ای در "صبح امروز" می نوشت و در مورد عالیجناب سرخ پوش افشا گری می کرد.شوک کوی دانشگاه ، حکم دادگاه کرباسچی و ماجرای شهرداری و از همه مهم تر سعید امامی و قتلهای زنجیره ای همه و همه به پای رفسنجانی نوشته می شد و به نوعی همه دنبال گرفتن انتقام بودند.

 وعاقبت همین هم شد. شورای نگهبان با باطل کردند چند صندوق و بالا وپائین کردن آرا ، جای علیرضا رجائی منتخب تهران را که نفر سی ام بود با هاشمی عوض کرد . و هاشمی شد " آقاسی". بدنبال آن هاشمی انصراف داد و وارد مجلس نشد.

 

راستی اگر آنروز هاشمی وارد مجلس ششم می شد و مطمئنا رئیس مجلس هم بود الان اوضاع چگونه بود.

اما الآن تمام کسانی که در آن سال، هم وغم خودشان را برای رأی نیاوردن هاشمی صرف کردند امروز ملتمسانه از مردم می خواهند که در خانه نمانند و به هاشمی رأی دهند. با کسانی برخورد می کنم که  از اهمیت انتخابات مرحله دوم و رای به هاشمی می گویند ، کسانی که در این 26 سال به جرات ،  جز فحش و ناسزا به این نظام چیزی نگفته اند.اما حالا فشارچکمه های فاشیسم را بیخ گلوی خود حس می کنند.

 

اینجاست که به حرف خاتمی می رسیم که افراطی گری در همه حال ناپسند است حتی آن زمان که می خواهیم اوضاعی را اصلاح کنیم.

اصلاحات طفل نو پائیست. از نگاه مردم خاتمی کارهائی که نکرد پیش از کارهائی بود که انجام داد.اما او همین طفل نو پا را تا اینجا آورده ، طفلی که اسما شاید هشت ساله باشداما بخاطر برخوردهای مختلف با آن و ایجاد بحران دچار سوء  تغذیه شد ورشد کاملی نکرد.

باید فرصتی پیدا شود تا آنرا تقویت کنیم ، جانی تازه بگیرد روی پای خود بایستد ، تا دوباره دوران آرمانی دیگری شروع شود.با آمدن افراد رادیکالی همچون احمدی نژاد این طفل اگر سر به نیست هم نشود ، بی سرپرست شده ، و در نهایت به بهزیستی سپرده می شود.

 

پس بیائیم در فضائی آرام به هشت سال قبل او فکر کنیم ، به سهم خود تقویتش کنیم ، به معلومات خود بیفزائیم تا در دورانی جدید پایه گذار تفکراتی عمیق و غیر وابسته باشد.

 

زمانی تعیین صلاحیت معین را کف اصلاحات و خواسته های مترقی مردم می دانستند. در واقع از دیدگاه اصلاح طلبان و آنچه اکنون در حال روی دادن است نوعی عقبگرد است.اطلاعیه های حمایت از هاشمی که از سوی مشارکتی ها و مجاهدین انقلاب و حتی شخص دکتر معین صادر شده ، به نوعی تبری جستن از آنچه بر علیه هاشمی در این هشت ساله گفته شده است می باشد.

اما گویا مشارکتی ها با شروطی از هاشمی حمایت کرده اند .محمدرضا خاتمی از توافقی با وی می گوید که در صورت عدم انجام آن از سوی هاشمی افشا خواهند کرد.

 

اما هر چه باشد ، رأی فردا به هاشمی رأی به دفع فاشیسم مذهبی خواهد بود

نظرات 2 + ارسال نظر
پسر نیمه شب جمعه 3 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 02:49 ق.ظ http://midnightboy.blogsky.com

به امید فردایی که مملکت زیر پاهای نازیها هیتلر صفت لگد مال نشود و گشتاپوی خشک مقدس زخمی بر تن جوانان این مملکت تقاشی نکند .

وب نگار جمعه 3 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 01:12 ب.ظ http://www.weblognameh.blogsky.com

سلام
همه دنبال کلاهی هستند که بتوانند نمدی از آن را بکنند .
این آقایان ابن الوقت مشارکتی که به عقیده من یکی از دلایل شکست معین هستند بخصوص تاج زاده و خاتمی که دیگر هیچ
اما آیا می توان امیدوار بود که رای به هاشمی یعنی دفع فاشیسم ؟ شاید فقر و فاصله طبقاتی و از بین رفتن طبقه متوسط جامعه بدتر از فاشیست باشد . احمدی نژاد و هاشمی هردو محصول و ماحصل همین رژیمند و پیاو آوران همین رژیم یعنی :
فقر ، فساد ، تباهی ، تحجر ، عقب ماندگی ، گریه و ماتم ،
بی فرهنگی ، ... و در یک کلام به اعتقاد من که شاید صحیح و شاید غلط باشد اینان ایرانی نیستند .

موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد