همواره به دوستان و آشنایان می گویم ، توی این تهران ، وقتی پایت را از در خانه بیرون می گذاری ، همه چیز اعصاب خرد کن است.فکر کنم قبلا هم همین جا به این موضوع اشاره کرده باشم.از حرکت کردن در خیابان ها چه پیاده و چه سواره ، خرید کردن ، کار کردن، بهداشت ، روابط اجتماعی و هزاران موضوع دیگر همگی از شما یک شخص خسته و درمانده می سازد که فقط می خواهید زودتر به خانه برگردید حالا داخل خانه هم با این شرائط وضعی بهتر از بیرون نخواهد داشت .انسان بایست بسیار مقاوم باشد که تمام این دردسر ها را با خود به محیط خانه نبرد.اما چه شد به این موضوع پرداختم.
براساس بررسیهای مجله اقتصادی اکونومیست تهران یکی از ده شهر نامناسب جهت زندگی شناخته شده است.در این تحقیق شاخصه های خطرات شخصی ، تاسیسات زیربنائی ، دسترسی به کالاها و خدمات زیربنائی و حتی وجود خطر تروریسم مورد بررسی قرار گرفته اند. جالب است بدانید شهرتهران در کنار شهرهائی چون پورت موزبى در پاپیوانیوگینى، الجزیره در الجزایر، کراچى در پاکستان، لاگوس در نیجریه، پنوم پن در کامبوج، ابیجان در ساحل عاج، هرارى در زیمبابوه و دوالا در کامرون قرار گرفته است.
حال اگر شاخصه هائی چون فشارهای اجتماعی بر زندگی و رفتار فردی مردم و محدودیت های اجتماعی به لحاظ مسائل دینی و عرفی را هم بخواهیم به آن اضافه کنیم نمی دانم در کدام رتبه قرار می گرفتیم.
با این حساب وای به حال دیگر شهرهای کشور ، شهرهائی که با حسرت به امکانات تهران نگاه می کنند و هر چه را نداشته باشند در اینجا می جویند.
نکته جالب در این تحقیق آن است که در بین 10 شهر برتر جهت زندگی ، سه شهر از کانادا شامل ونکوور ، تورنتو و کالگارى قرار دارد که ونکوور در صدر بهترین شهرها قرار گرفته است.
دلمان خوش است که در پایتخت زندگی می کنیم، نیمی از عمر خود را در ترافیک می گذرانیم و سرب تنفس می کنیم و با دیگران دعوا می کنیم.
حال با تمام این اوضاع دولتمردان جدید اعلام کرده اند که تهران می بایست بگونه ای ساخته شود که نمود منتظران آقا امام زمان باشد. واقعا نمی دانم کسانی که این حرفها را می زنند چه چیزی در ذهنشان می گذرد .
چند روز پیش سوار تاکسی بودم ، رانده پیرمرد با حالی بود. در بین راه یک آخوند را که نمیدانم چطور بی ماشین مانده بود را صندلی جلو سوار کرد. گویا خیلی وقت بود که کنار خیابان ایستاده بود.راننده از همان اول بحث مشکلات شهر و کشور را مطرح کرد.این حاج آقا هم در دفاع از دولتمردان موعضه وار جواب می داد ، خلاصه مباحثه بالا گرفت .ما هم عقب نشسته ، گوش می کردیم . یکدفعه راننده برگشت به این آخوند گفت : حاج آقا یا شماها خیلی می فهمید و ما با این عقلی که داریم توان درک مسائل را نداریم و یا اصلا هیچی نمی فهمید و خیال می کنیدخیلی حالیتون هست . تمام مشکلات ما هم از همین جاست.
***************
یک خبرنگار خارجی که به ایران آمده بود از یک مسجد دیدن می کند.مردمی را می بیند که قابلمه به دست برای غذا صف کشیده اند.از یک نفر می پرسد : مگر اینجا مسجد نیست؟مگر مردم نباید اینجا نماز بخوانند؟/
طرف جواب می دهد: نه ، اگر نماز جماعت می خواهی باید بری دانشگاه تهران
خبرنگار :پس تکلیف تحصیلات چی می شود؟ تحصیلکرده ها کجا می روند؟/
طرف می گوید:اگر منظورت روشنفکرها و استادهاست ، برو یک سری به زندان اوین بزن
خبرنگار: پس خلافکارها چکار می کنند؟/
بزن باران که دین بازیچه ای شد که در آن کسب در گناه کردند
آقا اگر این جور مسخره بازی ها نباشد که این دایناسور ها نمیتوانند مملکت داری کنند
آقا در صحبت هایش می گه کارمندان کار کنند دشمن در کمین است ٬دانشجویان درس بخوانند دشمن در کمین است .
من از شما سوالی دارم اگر اختلافات شیعه و سنی که اینها اینقدر سنگش را به سینه می زنند نبود دیگر آخوند ها حرفی برای زدن داشتند؟ وگرنه دینی پیامبر به گفته خودش برای آسان تر کردن زندگی انسان آمده است اینهمه دستک و دنبک نمی خواهد٬ آخوند و ولی خری و امثالهم باید بروند کشکشان را بسابند!
سلام
می خواستم بدونم با تبادل لینک موافقید یانه / البته من لینک شما رو گذاشتم .........منتظر جوابتون هستم ..........
موفق باشید