کمربندهارا ببندیم

بعداز اینکه نفهمیدیم پنچشنبه عید فطر بود یا جمعه و بعد از مدتی که تهران نبودم و دسترسی به اینترنت نداشتم نمی دانستم که تو بلاگ اسکای هم مثل تمام قسمتهای این روز مملکتمان انقلاب شده و شاهد تغییر و تحولات بنیادی گردیده ، فهمیدم قرار است یک سرو سامانی به وبلاگ نویسها بدهند و آنها که بر خلاف مصالح گروهی خاص می نویسند را شناسائی و سپس هدایت نمایند!!.

به هر حال مجددا ثبت نام کردم اما دسترسی من باز نشد و بار دیگر تلاش کردم تا توانستم موفق شوم.گویا تو این فاصله پرونده من مورد ارزیابی قرارگرفته و قرار شده فرصتی دیگر به من داده شود.

البته تصور نمی کنم که این روزنه ها زیاد دوام داشته باشد و به این زودیها باید شاهد بسته شدنشان باشیم.براستی آنانی که حیات خود را در ممات اندیشه و صدای دیگران می دانند براین تصمیم خود استوارند و هر گفته ای را هر چند بر حق باشد جرم تلقی خواهند کرد.

به هر ترتیب تا این امکان فراهم باشد بر همان سیاق حرکت خواهم کردو از تمام دوستانی که در این یکهفته غیبت این حقیر، محبت خود را دریغ نکرده و جویای احوال شدند تشکرو قدردانی می کنم.

این شکل وشمایلی هم که وبلاگم پیدا کرده ناشی از همین تغییرو تحولات بوده و هنوز نمی دانم چه بر سر قالب قبلی آمده است


 

از 15 آبان قرار شده سرنشینان جلو اتومبیلهادر تمام مسیرها کمربندهایشان را ببندند. این که بعد از 70 سال تازه فهمیده ایم که صندلی جلو برای یک نفر ساخته شده ونباید دو نفر روی آن سوار کرد(بعضی جاها ، مسافرکشها یک نفر هم کنار دست راننده سوار می کنند و در را هم نیمه باز نگه می دارند!!)و فهمیده ایم که کمر بند برای ایمنی انسان ساخته شده و نه برای قشنگی ، بسیار جای خوشحالی است.اما اوضاع مملکت ما ایجاب می کند که تمامی ما در این اوضاع و احوال کمر بندهایمان را سفت و محکم کنیم .چه بسا شرائط دشواری در انتظار ما هست.علی آقای لاریجانی گفته اند که خودمان را برای رفتن به شورای امنیت آماده کرده ایم .نمی دانم ایشان از کدام آمادگی سخن می گوید.در قد و قواره های آمادگی نظامی که نیستیم .اوضاع اقتصادی شاخصی هم که نداریم ، مردم هم  که هرگز آمادگی یک مبارزه دیگر را هم ندارند پس کدام آمادگی ؟
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد