خانه تکانی

اسفندماه که می رسه ، بوی عید را می توان استشمام کرد. خیابانها شلوغتر از همیشه می شه انگار ، نه دقیقا" همه، کارهایشان را برای همین آخر سال گذاشته اند و بیشتر هم سعی دارند هرچی ته جیبشان است زودتر خرج کنند مثل تنخواه گردانی که باید حسابش را ببندد قراره ، آخر سال هیچی ته جیبشان نماند.

سرمای زمستان که تن و بدن همه را در این دو سه ماه می لرزاند حالا تن و بدن خودش به لرزه افتاده و باید جل و پلاسشو جمع کنه و برود . اما فارق از تکان و لرزهای زمستان ، این آخر سالی دچار تکانهای دیگری نیز هستیم . البته چیز خوبی است .مهمترینش خانه تکانی است . تا می رود این خانه تکانده شود کلی تکان را باید تحمل کرد.

نگوئید !‌ آقایان که  کاری به این کارها ندارند و این همسرانشان هستند که بار این زحمت به دوششان است . نخیر!! دوره زمونه عوض شده ! بله .

البته این را به حساب همکاری و تفاهم!! بگذارید که همیشه آقایان ، کشته و مرده این تفاهم هستند و دوست دارند در همه حال کمک حال همسرانشان باشند . چون بعضی ها بی انصافند و غرض ورزی نموده و برچسب زن ذلیلی به این آقایان می زنند . که الهی جز جگر بزنند. که چشم ندارند این همراهی را ببینند.

تو این دوره ، اکثر آقایان کار دوم دارند و کار دومشان همان اداره یا کارخانه رفتنه و کار اولشان فی الواقع کار در منزله ، گفتم که زمانه عوض شده .قبول ندارید.

 

در انتها : فکر نکنیداین مطلب تحمیلی بوده،من بدون هر گونه اجباری و تنها با میل و رغبت خودم آنرا نوشته ام

نظرات 2 + ارسال نظر
محبوب چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 10:41 ق.ظ

سلام.تفاهم همیشه خویه!!
اگه این در انتها رو نمی نوشتید فکر های دیگه ای می کردم! :)

مجبور بودم بنویسم !

پسر نیمه شب پنج‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:29 ق.ظ http://midnightboy.blogsky.com

سلام .
میگم داداش کارت درسته !!
مخصوصا اون تیکه از متن که نوشتی الهی جز جگر ...
خیلی قشنگ بود . من که لذت بردم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد