آقای حافظ

 

نمی دانم اگر حافظ در دوران ما زیسته بود چه بر سر خودش و مزارش می آمد .آیا مزار یا آرامگاهی داشت ؟و یا او را تکفیر کرده و از حقوق شهروندی! محرومش می کردند.

منظورم آنانی است که متولیان امروزه فرهنگ و ادب این مرزو بوم هستند .چه بسا اینان اشعار این غزل سرای چیره دست را حتی اگر قرآن راهم به 14 روایت نیز بلد می بود به مثابه انحراف و گمراهی جامعه بحساب آورده و حکم به جمع آوری آنان می دادند. اما چه شد که حافظ ، حافظ شد و در هر مناسبتی تفعلی بر دیوان او زده می شود. براستی هیچکس دیگر مانند او سخن نگفت آنگونه که شعرش زبانحال مردم هر دوره ای از زندگی این دنیا باشد.

اگر اشتباه نکنم این دهمین  یا یازدهمین باری بود که پای در حافظیه می گذاشتم . همیشه این ورودی را دوست داشتم ، گلدانهای گل اطلسی که تا یادم میاد به همین ترتیب مثلثی وار رو پله های ورودی قرار داشتند. کناره پله ها که به مرور زمان بر اثر سر خوردن بچه ها ، که خودم روزی از همانها بودم مثل آینه شده بود و امروز دخترای خودم بر همان سیاق سرسره بازی می کردند.

بنای منحصر بفرد این آرمگاه همچنان زیباست. گرچه نشانه های عدم رسیدگی در آن نمایان است . کاش و ایکاش درصد ناچیزی از خیل عظیم هزینه هائی را که جاههای دیگر خرج می شود ، آنجا ئی که برای ورودش بلیطی نمیگیرند ، اینجا خرج می کردند.

سنگ مزار زیبای آنرا کریمخان زند که آثار ماندگار بسیاری در شیراز دارد برای آن تهیه کرد که هنوز پا برجاست .می گویند کریمخان زمانی که معشوقه اش ، شاخه نبات را در آرامگاه حافظ دفن کرد این نارنجستان زیبا را بنا کرد و سنگ قبری بر مزار خواجه گذاشت. به بیانی اگر شاخه نبات نبود این باغ هم شکل نمی گرفت!!!

یادم میاد قبل از انقلاب ، دستگاهی شیک در همان ایوان ورودی قرار داشت که با انداختن 10 ریال و نیت کردن یک کارت زیبا که یک طرفش طرحی مینیاتوری و سوی دیگرش غزلی از غزلیات حافظ بود تحویل می داد . تا مدتها یکی از آن کارت ها را نگهداشته بودم . اما با وقوع انقلاب دیگر اثری از آن دستگاه نماند. و امروز جایش را گروهی گرفته اند که مرغ عشق یا فنچی را بر روی دست و یا داخل قفس نگه داشته و از میان چند کاغذ تا شده فالی برای سرنوشت شما رقم می زنند. خوب این هم یک راه ایجاد اشتغال است.

*******

عکسهای قدیمی از این آرامگاه

 

نظرات 1 + ارسال نظر
محبوب پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:23 ب.ظ

سلام. عکس ها خیلی جالبه. در ضمن بله دیگه اگه خانم ها نبودندخیلی از چیزها نبود:) بقول یه نفر اگه خانم ها نبودند مردها الان هنوز توی غار زندگی می کردند و خوراکشون هم یه ماهی بود که هفته ای یه بار از رودخونه کنار غارشون می گرفتند :)))

خیلی جالب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد