راز زندگی

یک روز سر کلاس فلسفه ، استاد ظرف بزرگ شیشه ای را روی میز قرار داد و اون رو پر از توپ های بیلیارد کرد ، سپس از شاگردان پرسید آیا این شیشه پر شده ؟ شاگردان پاسخ دادند : بله
سپس استاد تعدادی تیله را توی شیشه ریخت ، تیله ها بین توپ ها جا گرفتند ، استاد پرسید آیا شیشه پر است ؟ شاگردان جواب دادند : بله
بعد استاد ظرف را با ماسه پر کرد ، ماسه ها تمام فضای خالی را اشغال کردند ، استاد پرسید آیا ظرف پر شده است ؟ شاگردان جواب دادند : بله
استاد گفت زندگی مانند این شیشه است ، مسایل اصلی زندگی مانند توپ بیلیارد ،‌مسایل تقریبا مهم مثل تیله و مسایل جزئی مثل ماسه ، اگه شیشه رو با ماسه پر کنید جایی برای تیله ها و توپ ها نمیمونه .
این فلسفه و راز زندگی است .

نظرات 5 + ارسال نظر
محبوب دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 08:18 ق.ظ

آخ از این ماسه ها!‌ تعبیر خیلی جالبی بود.

کاوه دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:24 ق.ظ

می خواستم بگم سلام حاج مجید ولی با نظر جناب علیرضا خان قره باغی (عجب اسم پر ابهتی) می گم
السلام علیک یا امام زاده مجید بن الحسن بن چی چی ابن فلان
راستی ببینم شجره نامه ات به کی می رسه
اصلاْ باید امام زاده بودنت را ثابت کنی
اما نه تو هم امام زاده ای هم به واسطه نام خانوادگی ات جزو امام زادگانی بابا دمت گرم خیلی آقائی
آقا مجید آقائیان
پسر عجب بحثی شد
اما از این توپ بیلیارد و شن و ماسه ات یاد کنار دریا و سالنهای بیلیارد افتادم راستی شنیدی تو قزوین بلیط تماشای مسابقات بیلیارد از خود بازی گرانتر است اصلا بسته شدن کلوپ ها بیلیارد بخاطر همین موضو ع بوده
خیلی وراجی کردم
زت زیاد یا امام زاده مجید بن الحسن

همین اندازه که محیطی فراهم شده و شما دوستان اینگونه نسبت به من ابراز ارادت !!می کنید صمیمانه خوشحالم

سروش دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 08:40 ب.ظ http://clickit.blogsky.com

ولی مگه میشه !! امان از ماسه ها !

علیرضا قراباغی سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 08:03 ب.ظ

کاوه عزیز٬ چه کنیم دیگه٬ ۵۰ رفت و در خوابیم٬ حالا توقع داری یه اسم مستعار برای خودم بذارم؟ مثلاْ فلفلی؟ نه جانم٬ من همین اسم رو یدک میکشم تا حد و مرز خودم رو فراموش نکنم. زیاد هم به دنیای مجازی توی ایران باور ندارم.
ببین این امامزاده٬ چه جوری ما رو وارد این فضا ها میکنه! خوب٬ بالاخره اگه هم توپ و تیله جا بگیرن٬ هم ماسه٬ ما هم یه جوری (با یا بی ابهت) خودمون رو زور چپون میکنیم! توی محیط دوستانه٬ برای همه جا هست.
زندگی به نظر من اون آبی هست که بعد از ماسه ها٬ بازهم توی شیشه جا میشه و همه رو به هم وصل میکنه. یعنی محبت٬ یعنی عشق٬ یعنی همین فضای سالمی که توی وبلاگ این امامزاده درست شده.
و عشق٬ همیشه معجزه است.

حاج آقا خیلی سروری اصلاْ این محیط به وجود شما از ۵۰ گذشته های جوان دل پر برکت می شود.ما هم دلمان به همین کامنت ها خوش است که باعث ارتباط همه به یکدیگر می شود
« به امید روزی که هر خانواده ایرانی یک وبلاگ داشته باشد»

وحید چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 08:30 ق.ظ

مگه پیکانه!!!
فعلآ که قراره هر ایرانی یک بمب اتم - ببخشید - یک نیروگاه اتمی صلح آمیز داشته باشه آنهم از نوع سیار و قابل حمل بر روی شهاب ۳!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد