آقا سیبیل

خوب به سلامتی از امروز صبح آتش بس بین لبنان و اسرائیل پس از یکماه جنگ برقرار می شود.یک ماه ویرانی و مرگ . اسرائیل از بابت قطعنامه از آمریکا تشکر کرد ، لبنان و سید نصرالله آنرا پیروزی مقاومت دانستند. آدم حیران می ماند از این همه تناقض ، آشوبی برپا می شود ، عده ای کشته می شوند زیر ساختها و سرمایه یک مملکت به باد میرود گروهی آواره می شوند و بعد از پیروزی دو طرف یاد می شود.همین کشورهائی که قطعنامه آتش بس را صادر کردند خود بانیان این اختلافات هستند(البته به همراه گروه دیگری ) و حالا هم آمادگی خود را برای بازسازی ویرانی ها اعلام کرده اند. خنده دار است .حیف از آنها که بی گناه کشته شدند.

***********

اگر این پیامهای استریلیزه شده در مورد روش صرفه جوئی در مصرف انرژی را وسط سریال نرگس نمی چسباندند اتفاقی می افتاد. تا کی می خواهیم با این روشهای کلیشه ای و تابلو فرهنگ سازی کنیم .آنقدر خشک و مصنوعی این قسمت را بازی می کنند که کاملا معلومه دیکته شده است. اگر یه سریال بسازند و توش پیام میام نباشه آیا واقعا می میرند؟

امشب هم که قراره مجلس ختم نرگس برگزار شود و ستاره اسکندری جایش بازی کند . همین چند قسمت قبل روی قبر مادرش شیون و ناله  ومی کرد که چرا رفتی و مرا با خودت نبردی . ای عجب از این روزگار .

اما شخصیت طراحی شده برای نرگس بیش از حد مثبت است .آنقدر که خیلی مواقع غیر باور نشان می دهد.یه دختر به طرز غلو آمیزی رافع همه مشکلات و کمبودهاست و در اداره تمام کارها حتی سرکشی کردن به دیگ برنج (با چادر) وسط  مراسم جشن عروسی هم مشارکت می کند.

شوکت هم همین گونه است . این هم کینه ای بودن هم خیلی عجیب است . نمیدانم چرا می خواد تمام عقده هایش را سر نرگس خالی کنه؟ بنظرم زنش با این پنهان کاریهاش بیشتر از حرفهای نرگس شخصیتش را خرد کرد . بهتر بود اول او را سه طلاقه می کرد بعد می رفت سراغ نرگس مادر مرده!! اما حسن پور شیرازی با اون سیبیلهاش براستی نقشش را خوب ایفا می کند. وقتی با بازی اش در فیلم "مهمان مامان" مقایسه کنیم متوجه می شیم چقدر جا افتاده است.

نظرات 3 + ارسال نظر
شهاب دوشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:03 ب.ظ http://binafasi.blogsky.com

من فکر می کنم اسراییل به هدف خودش در لبنان رسیده باشه چون به هر حال حزب الله چند کیلومتری عقب نشسته!
در مورد نرگس هم من با شما موافقم که شخصیتش غیر واقعیه و شوکت هم در اون مورد کینه بسیار غیر واقعی ست چون اصلا با سنش هم جور در نمیاد!
تا بعد...

علیرضا قراباغی سه‌شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:50 ق.ظ

با نظر صلحدوستانه سید موافقم. هرچند باید بین صلح طلبی و تسلیم طلبی تفاوت قائل شد. بالاخره باید موضع گرفت که آیا آمریکا رهبری جنبش دموکراتیک جهانی رو در دست داره؟ آیا اسرائیل به دنبال آرامش پایدار توی منطقه است؟ مخالفت با کسانی که از طریق دموکراتیک توی فلسطین به قدرت رسیدند٬ این رو رد میکنه.
با نظر شهاب موافق نیستم. من هنوز جنگ ۶ روزه رو یادم هست. و یادم هست که چقدر روشنفکرها٬ مذهبی ها و مردم عادی ایران اون روزها حالشون گرفته شده بود. خیلی ها احساس میکردند که سرافکنده شده اند و دیگه زندگی براشون بی معنی شده. ولی این بار یه غرور توی شرق میبینی که به غرور نرگس خیلی شبیه هست. این بار شوکت٬ شوکت خودش رو از دست داده. چطور میشه گفت به اهداف خودش رسیده؟
البته به این آتش بس هم خوشبین نیستم. متاسفانه به نظر میاد خیلی شکننده باشه.

علیرضا قراباغی سه‌شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:12 ق.ظ

سید جان٬ از این که وبلاگ ایشان را معرفی کردی ممنون. خوشحالم که ایشان به آمدن از ده٬ و آهنگری پدر و کانال کشی خود اشاره می کنند. و متاسفم که میگویند:
<<اگرچه از همان آغاز نهضت امام خمینی حکومت مطلوبی که امام مدنظر داشت برای همگان روشن بود اما حضرت امام با اصرار فراوان فرمان به برپایی همه پرسی برای تعیین نوع حکومت جدید در ایران را داد تا از همان ابتدا نشان دهد که با خواست مردم و بر مبنای شرع است که حکومت اسلامی شکل می گیرد. اگرچه نیازی به چنین همه پرسی ای اساسا وجود نداشت اما امام با درایت خویش حجت را بر همگان تمام کرد و راه بهانه جویی های احتمالی را بست.>>
اگر باور داشته باشیم که نیازی به همه پرسی وجود نداشت٬ جمهوریت را زیر سوال برده ایم. رای مردم برای بستن راه بهانه جویی نیست. مردم مهره و اسباب بازی بی هویت نیستند. این را مقدمه قانون اساسی شرح داده و اتفاقاْ به آن همه پرسی خیلی هم نیاز بود تا امروز آقایان بفهمند که حتی به بهانه انقلاب و جنگ و وضعیت اضطراری هم نمی شود رای مردم را بی اهمیت تلقی کرد.
در عجبم که ایشان رییس جمهور است٬ ولی با این صحبت٬ اصل جمهوریت را زیر سوال می برد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد