دروغ

رویدادهای هفته های اخیر مجارستان و شورشهای خیابانیآن کشور فقط بطور گذرا در اخبار و رسانه های ما جریان پیدا کرد.و هیچ تفسیری برآن صورت نگرفت.

رئیس جمهور آن کشوردر جائی گفته بود که برخی شعارهای انتخاباتی او دروغ بوده است . توزیع فیلم صحبتهای او خشم مردم را به دنبال داشت. که به آشوب های خیابانی کشیده شد

حال می بینیم در کشور ما رئیس جمهورش شعارهائی در انتخابات داد که حالا با کمال پرروئی منکر آن می شود همین آوردن پول نفت سر سفره مردم که صراحتاً منکر گفتن آن شد از آن جمله بود .

و یا شعار دهان پرکن اجرای عدالت و عدم تحقق آن در بدیهی ترین شرائط اجتماعی ما آیا از این نمونه ها نیست؟

اما می بینیم از این همه تناقض گوئیها  خشم هیچکس برانگیخته نمی شود .چرا؟ آیا بی تفاوتی این مردم معنای دیگری دارد ؟

البته گفته اند سیاسی ننویسم اما عشق محمود نمی گذارد.

نظرات 2 + ارسال نظر
علیرضا قراباغی دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:52 ب.ظ

تو چه سیاسی بنویسی٬ چه فرهنگی و دینی٬‌چه عشقی٬‌چه علمی٬‌... ما دوستت داریم و هر روز اینجا سرک می کشیم. برای من یکی که شاید دیگه عادت شده!
ولی راستش شخصا فکر نمی کنم افراد و حتی جریانات حزبی رو نقد کردن٬‌چاره درد مملکت ما باشه. میدونی٬‌ما اشکالمون توی تفاوت حرف و عمل هستش. و دلیلش هم مشخصه. اصلا شاید این که تو مجارستان و جاهای دیگه یه حرف میتونه جدی بشه ولی اینجا همون در حد حرف میمونه٬ همین تفاوت حرف و عمله.
قربونش برم پول بادآورده به ما (اعم از مردم و دولتمردان)٬ این قدرت مانور رو داده که بفهمیم٬‌اظهار نظر کنیم٬ برنامه ریزی کنیم٬‌ولی جدی نگیریم!
چون بدون این که خیلی جدی هم باشیم٬‌همه چیز به خوبی و خوشی تموم میشه! راستی کدوم یکی از ما طبق اعتقادمون کار میکنیم؟ کدوم یکی از ما حاضریم چیزی رو که غلطه ولی به نفع ماست کنار بگذاریم؟ نمی گم هیچ کس اینجوری نیست٬‌ولی تعدادشون کمه٬‌خیلی کم. و اتفاقا اون آدم هایی که طبق اعتقادشون عمل میکنند٬‌برخلاف انتظار٬‌بیشتر بالا هستند. توی یه مسئولیتهایی که اصلا به چشم هم نمیاد. (نمی دونم٬‌خاتمی زمان ارشاد یه همچین آدمی بود یا نه. ولی فکر میکنم میرحسین بوده و هست.)
من فکر میکنم باید به مردممون یاد بدیم که زحمت بکشند٬‌خلق کنند٬‌کارهای بزرگ بکنند. مهم نیست که زیاد (همه) حرفهای یه نفر درست باشه یا نه٬‌مهم اینه که کارهای بزرگ و خوبی رو انجام بده. این نظر منه.
حتی در مورد خود شما هم این جرات و زحمت و پشتکاره که قابل تحسینه. من بیشتر از این که جذب صحبتها و نوشته هات بشم٬ به این توجه میکنم که چه با دقت و وسواس و علاقه٬‌سعی میکنی همه مسایل روز رو دنبال کنی و عکس مناسب٬‌لینک مناسب٬ نوشته مناسب در اون مورد داشته باشی.
به نظرم به خاطر همین رفتار تحسین برانگیزه که موفق هستی. حالا به مسایل جدی تر و مفید تر (مثلا یه مبحث علمی) یا کمتر جدی و بیشتر فرحبخش (لطیفه و ...) هم بپردازی٬ بازهم به نظرم موفق میمونی.
هرکار میکنی بکن٬ ولی قلم رو زمین نگذار! قلمت معجزه میکنه!

نظرات پربار شما و دیگر دوستان است که باعث دلگرمی بیشتر ماست

محبوب چهارشنبه 12 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 08:41 ق.ظ

پس شما هم عاشقانه می نویسید!!

همینطوره !! اما عشق من محموده !! با اون چشمهای آهوئی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد