تقلای پروانه

روزی سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد.شخصی نشست و ساعتها تقلای پروانه برای بیرون آمدن از سوراخ کوچک پیله راتماشا کرد.ناگهان تقلای پروانه متوقف شدو به نظر رسید که خسته شده و دیگر نمی تواند به تلاشش ادامه دهد.آن شخص مصمم شد به پروانه کمک کندو با برش قیچی سوراخ پیله را گشاد کرد.
پروانه به راحتی از پیله خارج شد اما جثه اش ضعیف و بالهایش چروکیده بودند.آن شخص به تماشای پروانه ادامه داد .
او انتظار داشت پر پروانه گسترده و مستحکم شود واز جثه او محافظت کند اما چنین نشد .در واقع پروانه ناچار شد همه عمر را روی زمین بخزد . و هرگز نتوانست با بالهایش پرواز کند .آن شخص مهربان نفهمید که محدودیت پیله و تقلا برای خارج شدن از سوراخ ریز آن را خدا برای پروانه قرار داده بود تا به آن وسیله مایعی از بدنش ترشح شود و پس از خروج از پیله به او امکان پرواز دهد.گاهی اوقات در زندگی فقط به تقلا نیاز داریم.اگر خداوند مقرر میکرد بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم فلج میشدیم - به اندازه کافی قوی نمیشدیم و هر گز نمی توانستیم پرواز کنیم

نظرات 2 + ارسال نظر
وحید پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 09:46 ق.ظ

سید جان سلام
هیچ دقت کرده اید که در تصاویر و فیلمهائی که اینروزها از صدا و سیما پخش می شود تمام خانمها با حجاب اسلامی هستند و من حتی یک مورد هم خانمی را بی حجاب در حال راهپیمایی ندیدم!!!

محبوب پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:04 ق.ظ

تمثیل قشنگیه. اما اگه به فرض پروانه خودش تقلا کرد و بیرون اومد ٬ بعد یه مهربون !دیگه پبدا شد و فکر کرد دنیا برای پروانه پر از خطره ! و بهتر برگرده تو پیله . بعد دست و پای اونو محکم به دیواره پیله بست و بیچاره پروانه با هر تقلائی بیشتر تو دام اسیر شد و کم کم به این وضعیتش خو کرد و فکر کرد غیر از این ممکن نیست!! اونوقت تکلیف چیه؟!
می بینیم که برای هر تقلائی احتیاج به فضای باز هست ٬بدون نظارت اونهائی که فکر می کنند حتی از خدا هم بهتر می فهمند !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد