گویند پسری قصد ازدواج داشت. پدرش گفت: بدان ازدواج سه مرحله دارد
مرحله اول ماه عسل است که در آن تو صحبت میکنی و زنت گوش میدهد
مرحله دوم او صحبت میکند و تو گوش میکنی
مرحله سوم که خطرناکترین مراحل است و آن موقعی است که هر دو بلند بلند داد میکشید و همسایهها گوش میکنند!
آنوقت پسر چکار کرد؟!
یک تصمیم عاقلانه گرفت!!!
اگر بیست سوالیه؟!آن تصمیم چه بود؟ حتما همون تصمیم عاقلانه ای که همه پسر های دنیا می گیرند :))