ننوشتن هم خودش یه دنیا حرف دارد. یه چیزی تو مایه های سکوت .اما دلیل من این چیزها نبود.مطلب بود اما فرصت نبود. اگر می خواستم چیزی تو این چند روز بگم شاید از گفتگوی با آمریکا می گفتم که به اندازه کافی کارشناسان ،هم به نعل زدند و هم به میخ که دو جانبه نبود و سه جانبه بود، در مورد ایران نبود و مسائل عراق بود، یه بار هم درخواست نکردند و چهل بار التماس کردند .ولی خوب اینو بگم فقط و فقط دولت احمدی نژاد می توانست باب این مذاکرات را باز کنه. حتی اگر رفسنجانی هم انتخاب می شد باز این وضعیت بوجود نمی آمد. شاید برداشت من صحیح نباشه.
فکر می کنید چرا رهبری دو هفته پیش عدم مذاکره با آمریکا را یک سیاست درست نظام نامید و بر آن تاکید کرد؟ جز مصرف داخلی چیزی داشت؟ کیهانی ها که تا روز قبل از مذاکرات مخالفت خود را اعلام می کردند فردای مذاکره تیتر زدند که "آمریکا تفهیم اتهام شد".
یااز قهرمانی سایپا مینوشتم آن هم به اندازه کافی بهش پرداخته شد و علی دائی از حضیض ذلت پس از جام جهانی به اوج موفقیت رسید و تعریف و ستایش های فراوان او آنقدر بالا گرفت که مجلسیان نامه نوشتند که حتماً مراسمی در شان او برگزار شود.
یا اینکه از گرفتاریهای این روزها تو بانکهای مختلف می گفتم که دستور رضاخانی احمدی نژاد چطور یکشبه همه چیز را بهم ریخته و به یکباره تمام برنامه ریزیها را دگرگون نموده است.
از گفتن این جمله دست بکشید!! و به این فکر کنید که اینجا رو امام زمان اداره میکنه!
چشم