ما از خدای گم شده ایم ، او به جستجوست
چون ما نیازمند و گرفتار آرزوست
گاهی به برگ لاله نویسد پیام خویش
گاهی درون سینه مرغان به های و هوست
در نرگس آرمید که بیند جمال ما
چندان کرشمه دان که نگاهش به گفتگوست
آهی سحرگهی که زند در فراق ما
بیرون و اندرون ، زبر و زیر و چارسوست
هنگامه بست از پی دیدار خاکیی
نظاره را بهانه تماشای رنگ و بوست
پنهان به ذره ذره و نا آشنا هنوز
پیدا چو ماهتاب و به آغوش کاخ و کوست
در خاکدان ما گهر زندگی گم است
این گوهری که گم شده مائیم یا که اوست
سلام
خیلی زیبا بود
سلام گرم ما را از عسلویه بهشت زمسان ایران پذیرا باشید..
اگر به محفل جوانان دلگرم عسلویه (پایتخت تمدن اقتصادی ایران) سپاسگذار خواهیم بود.
با مطاالب:
آب،منبع حیات... مردم عسلویه در حسرت آب بهداشتی :وعده ها و عمل مسئولان
همایش عسلویه و محیط زیست-عسلویه ماکتی از کل ایران...
.
منتظر نقد و اندیشه و همکاری شما هستیم...
به روزیم شما بهروز باشید..