حرف گازدار !!

بچه که بودیم عصرهای تابستان بعد از چند ساعت بازی دوست داشتیم بریم از مغازه محل ، کیک و نوشابه بخریم و با اشتها بخوریم. اما دیروز ساعت 7 صبح تو ایستگاه مترو آقائی را دیدم که کنار یک بوفه ایستاده بود و داشت کیک و نوشابه می خورد. دیدن این صحنه آنهم تو این سرما و کله سحر! برام تازگی داشت.

 

گویا بخشنامه شده که مصرف نوشابه های گازدار در ادارات ممنوع است . و پیشنهاد شده به جای آن از دوغ و یا آب میوه استفاده شود . در این مورد که نوشابه  مضرات فراوان دارند شکی نیست و به قول دوستی "هم زخم جان دارد و هم زخم جیب " اما ایکاش بخشنامه ای هم صادر می شدتا گفتن  برخی حرفهای گاز دار !! از تریبونهای مختلف هم ممنوع شود. این هم از نکته این هفته !

عواقب کار ما

این دو روز شاهد دو گردهمائی در لندن بودیم ، وزیران خارجه 5 کشور عضو شورای امنیت و آلمان در مهمانی شام جک استرو در منزل وی شرکت کردند و بیانیه ای علیه ایران امضاء شد که روز جمعه پس فردا ، آژانس انرژی اتمی ، گزارش فعالیت هسته ای ایران را به شورای امنیت اعلام کند. در اجلاس بعدی هم کشورهای بزرگ دنیا وضعیت کمک به افغانستان را بررسی کردند و قرار شد یک میلیارد دلار کمک در اختیار این کشور قرار دهند و روسیه طلب 10 میلیارد دلاریش از افغانستان را بخشید. حامد کرزای بخاطر این اجلاس  دیدار خودش از ایران را لغو کرد تا مبادا به این خاطر از کمکهای کشورهای دیگر محروم شود.

واقعا" کجا می رویم ؟ هر روز فشار بین المللی علیه ایران بیشتر می شود و امتیاز و سودش را کشورهای دیگر می برند . وزیر خارجه چین ، همان کشوری که دولتمردان ما روی رای اش خیلی حساب کرده بودند بعد از جلسه گفته نظر ما مخالف بود !! وقتی در دنیا هیچکس دوست ما نیست روی چی حساب کرده ایم . تمام کشور فکر منافع خود هستند حال چه سیاسی و چه اقتصادی و به قولی می خواهند از این آب گل آلود برای مملکت خود امتیازی کسب کنند که نفعش به مردم همان کشورها خواهد رسید.

 بله ، همه ما همواره در حال امتحان الهی هستیم  اما نمی شود هر موضوعی را به گرداب سقوط بکشانیم و آن را بغرنج کنیم و همه را به دردسر بیندازیم و بعد بگوئیم این امتحان الهی است .

مدام تهدید می کنیم آقا اگر پرونده ما را ببرید شورای امنیت ، تمام فعالیتهای خود را از سر می گیریم و چه می دانم ! از NPT خارج می شویم . همانطور که از دیروز تا حالا این عده راه افتاده اند و این نوا را سر می دهند .این خودکشی از ترس مرگ است . این همان چیزی است که آمریکا می خواهد .

هر روز تلویزیون نظرات موافق مردم را به داشتن انرژی هسته ای و زیر بار زور قدرتهای بزرگ نرفتن را نمایش می دهند . زنجیره های انسانی دور تاسیساتی ایجاد می کنند که تا همین دو سال پیش هیچ عکس و فیلمی از آن به نمایش در نیامده بود.

خودمان 20 سال مخفیانه کار کردیم و علی رغم اینکه عضور آژانس بودیم اطلاعاتی به آن ندادیم و حالا دنیا قسم حضرت عباس مارا نمی پذیرد . تا اعتماد دنیا را بدست نیاوریم ، آنان سخن ما را نخواهند پذیرفت ، حتی اگر این سخن بر حق باشد. اما چرا نمی پذیرند کارشناسان مختلف چه موافق و چه مخالف این روند بیایند و تمام موضوعات را برای مردم بیان کنند ؟ چون از عواقب آگاهی یافتن مردم می ترسند.

وقتی کوفی عنان پیشنهاد می کند ، ایران 7 ، 8 سال فعالیت اتمی خود را متوقف کند ، به معنی " آبها از آسیاب افتادن است" .دنیا دنیای بی عدالتی است به اسرائیل بمب اتم می دهند اما حق ایران را نمی دهند تو این دنیا که هنوز در داخل مشکل داریم ، با قلدری نمی شود که رفتار کرد.

اما یک چیز را نباید فراموش کرد که دولتمردان ما تصمیم گیرندگان دقیقه 90 هستند . این تو خون ماست همان گونه که درس را به شب امتحان می انداختیم در تصمیم گیریها نیز پس از سوزاندن تمام فرصتها در آخرین لحظات تصمیمی آنی می گیریم . قطعنامه خاطرتان نیست و این اواخر تخریب برج جهان نمای اصفهان و پذیرش در خواست یونسکو ، انرژی هسته ای نیز به همین سرنوشت دچار خواهد شد.

*******

چاپ کاریکاتورهای موهن از سوی یک نشریه دانمارکی که توهین به رسول خدا (ص )‌بود در تمام کشورهای عربی بخصوص عربستان واکنش برانگیز بود بگونه ای که محصولات لبنی دانمارک تحریم شده است . اما نمی دانم چرا تو ایران کفن پوشان راه نیفتادند. همانانی که بخاطر یک کاریکاتور که تصور می شد به آقای مصباح یزدی شده تظاهرات به راه انداختند و در قم تحصن کردند.

شاد بودن را فراموش نکنیم

اگر سفر نکنیم

 اگر مطالعه نکنیم

اگر به صدای زند‌گی گوش فرا ندهیم

اگر به خودمان بها ندهیم

مرگ تدریجی ما آغاز خواهد شد

 اگر بنده‌ی عادت‌های خویش شویم
و هر روز یک مسیر را بپیماییم
اگر دچار روزمره‌گی شویم
اگر تغییری در رنگ لباس خویش ندهیم
یا با کسانی که نمی‌شناسیم سر صحبت را باز نکنیم
مرگ تدریجی ما آغاز خواهد شد
اگر احساسات خود را ابراز نکنیم
همان احساسات سرکشی که
موجب درخشش چشمان ما می‌شود
و دل را به تپش در می‌آورد
مرگ تدریجی ما آغاز خواهد شد
اگر تحولی در زنده‌گی خویش ایجاد نکنیم هنگامی که از حرفه یا عشق خود ناراضی هستیم
اگر حاشیه‌ی امنیت خود را برای آرزوی نامطمئن به خطر نیاندازیم
اگر به دنبال آرزوهایمان نباشیم
اگر به خودمان اجازه ندهیم
برای یک‌بار هم که شده
از نصیحتی عاقلانه بگریزیم
بیایید زنده‌گی را امروز آغاز کنیم!
بیایید امروز خطر کنیم!
همین امروز کاری بکنیم
اجازه ندهیم که دچار مرگ تدریجی بشویم

شاد بودن را فراموش نکنیم

اعتماد ملی

روزنامه" اعتماد ملی " وارد دومین هفته انتشار خود شد. روزنامه ای در16 صفحه و قیمت 100 تومان به مدیر مسئولی مهدی کروبی ، او که بعد از ناکامی در انتخابات ریاست جمهوری ، از مجمع روحانیون خارج و حزب اعتماد ملی را راه انداخت و بعد از ناکامی در راه اندازی شبکه ماهواره ای این روزنامه را به زیر چاپ برد.

بعد از بسته شدن نوروز و یاس نو ، دیدن روزنامه ای که در آن عده ای از بهترین روزنامه نگاران دوران طلائی اصلاحات قلم می زنند دلنشین است. بعید می دانم عمر این روزنامه به سال بکشد این را از روند برخورد این چند ساله با روزنامه ها می گویم چون قرار نیست روزنامه ای در بیاید که چیز دیگری غیر از نظرات عده ای خاص بگوید . باید منتظر بسته شدن این روزنامه و دادگاهی شدن و زندان رفتن کروبی هم باشیم . مگر با عبدالله نوری و موسوی خوئینی ها این کار را نکردند ، کروبی که از آنهای دیگر ، صریح تر حرف می زند.

 

گفته می شود مسعود اصانلو رئیس سندیکای اتوبوس رانی که چند ماه است در زندان بسر می برد اتهامش آگاهی دادن به کارکنان اتوبوس رانی بوده است .این ترجمه اتهام "تشویش اذهان عمومی است" .

گفته شده ایشان دوره هائی را برگزار کرده که در کارکان را با قانون کار ، قانون اساسی و از همه مهمتر حقوق بشر را آشنا می کرده و این جرم بسیار سنگینی است .

قرار نیست یک کارگر از قانون کار مطلع باشد فقط کارفرما باید بداند تا چگونه حق و حقوق آن کارگر بی نوا را پایمال کند. قانون اساسی هم گرچه اصول مترقی در آن دیده می شود فقط برای ژست در مجامع بین المللی مناسب است و منشور حقوق بشر که نباید سخنی از آن به میان بیاید چرا که خودمان بهتر از آن را داریم و قراراست صادرش کنیم.والسلام