کاج سنگدل

درکنارخطوط سیم پیام

خارج از ده، دو کاج روئیدند

سالیان دراز، رهگذران

آن دوراچون دو دوست می دیدند

 

روزی از روزهای پائیزی

زیر رگبار و تازیانه باد

یکی از کاجها به خود لرزید

خم شد وروی دیگری افتاد

 

گفت:ای آشنا ببخش مرا

خوب در حال من تامل کن

ریشه هایم ز خاک بیرون است

چندروزی مرا تحمل کن

 

کاج همسایه گفت:با تندی

مردم آزار، از تو بیزارم

دور شو، دست از سرم بردار

من کجا طاقت تورا دارم؟

 

بینوا را سپس تکانی داد

یار بیرحم و بی محبت او

سیمها پاره گشت و کاج افتاد

بر زمین نقش بست قامت او

 

مرکز ارتباط دید آن روز

انتقال پیام ممکن نیست

گشت عازم گروه پی جوئی

تا ببیند که عیب کار از چیست

 

سیمبانان پس از مرمت سیم

راه تکرار را بر خطر بستند

یعنی آن کاج سنگ دل را نیز

باتبر تکه تکه بشکستند

                                                       محمدجوادمحبت           

 

مو زرد بدجنس(مو بور سابق)

این آقا را می شناسید؟

ایشان محمدعلی رامین است.مشاور رئیس جمهور است

خوب که چی؟

که چی ؟ می دانید چند روز پیش سمینار هلوکاست برگزار شد و اینقدی نژاد دائم این موضوع را مطرح می کند.تمام اینها زیر سر این آقاست!! تز این موضوع و برگزاری سمینار را ایشان ارائه داده است.

اسرائیلیها بعد از سمینار از احمدی نژاد تشکر کردند. که کار آنها را در زمینه چینی علیه ایران را راحت کرده است.

حالا با همه این حرفها ، یکبار دیگر به عکس توجه کنید.قیافه اش یه کم! غلط انداز نیست؟فکر نمی کنید یه مقدار شبیه اقلیتهای دینی است.مثلاً کلیمی ها ، اگر یه روز بگویند فلانی نفوذی اسرائیل بوده چی؟ مگر در مورد سعید امامی نگفتند؟اگر همه اینها توطئه آنها باشد چی؟

اصلاً عباس به من می گفت این مو بورها بدجنس اند. چه ربطی داشت؟

*******

یه خبر خوش ! مشکلات مردم حل شد! بعد از صدور قطعنامه علیه ایران ، مجلس با یک طرح دو فوریتی ساعت کارهای بانکها را به حالت قبل برگرداند. فقط مانده تا شورای نگهبان بررسی کند که آیا خلاف شرع یا قانون اساسی هست یا نه؟همین.

 

گلپونه

سه سال بعداز زلزله بم و یادی از ایرج بسطامی

 

گلپونه های وحشی دشت امیدم وقت سحر شد

خاموشی شب رفت و  فردایی دگر شد

من مانده ام تنهای تنها

من مانده ام تنها میان سیل غمها

گلپونه های وحشی دشت امیدم وقت جداییها گذشته

باران اشکم روی گور دل چکیده

بر خاک سرد و تیره ای پاشیده شبنم

من دیده بر راه شما دارم که شاید

سر بر کشید از خاکهای تیره غم

 

من مرغک افسرده ای بر شاخسارم

گلپونه ها گلپونه ها چشم انتظارم

میخواهم اکنون تا سحر گاهان بخوانم

افسرده ام دیوانه ام آزرده ام

 

گلپونه ها  گلپونه ها  غمها مرا کشت

گلپونه ها آزار آدمها مرا کشت

گلپونه ها گلپونه ها  نامهربانی آتشم زد

گلپونه ها بی همزبانی آتشم زد

 

گلپونه ها  در باده ها مستی نمانده

جز اشک غم در ساغر هستی نمانده

گلپونه ها دیگر خدا هم یاد من نیست

همدرد دل شب ها به جز فریاد من نیست

 

گلپونه ها  آن ساغر بشکسته ام  من

گلپونه ها از زندگانی خسته ام من

دیگر بس است آخر جداییها خدا را

سربر کشید از خاک های تیره غم

 

گلپونه ها گلپونه ها من بی قرارم

ای قصه گویان وفا چشم انتظارم

آه ای پرستو های ره گم کرده دشت

سوی دیار آشناییها بکوچید

بامن بمانید بامن بخوانید

 

شاید که هستی را زسر گیرم دوباره

آن شور و مستی را زسر گیرم دوباره

 

جشن تحریم

تحریم شدیم رفت.هر چقدر هم بگویند که مفاد آن آبکی است وزیر بار آن پذیرفتن آن نمی رویم هرگز از اصل موضوع که گشوده شدن یک پرونده دیگر برای ایران است کم نمی کند.

این یک قدم مثبت برای آمریکا و متحدانش بود.و باید دانست که هرگز چیز خوبی روی نداده است. فراموش نکنیم تمام این حرفها در زمان قطعنامه 598 هم گفته می شد.چه هیهات من اذله هائی که در کوی و برزن گفته نشد.اما بعد از تحمیل هزینه های بسیار به این ملت با یک تاخیر چندساله پذیرفته شد.

اما بدانیم که تبعات این رویداد بسیار زیاد است.بخشنامه صادره برای تبدیل دلار به یورو به تمام سازمانها ابلاغ شده است. چه خیال خامی ! ما ناچاریم نفتمان که تنها درآمدمان است به دلار بفروشیم. مدتهاست که دیگر هیچ بانک خارجی اعتبار و تسهیلاتی در اختیار ایران قرار نمی دهدچرا که بیمه های معروف چون هرمس و ساچه حاضر به بیمه نمودن آن اعتبار نیستند و این بنا به اعتراف خودشان دستور دولتشان است. حتی اکنون هیچ شرکتی در اروپا ال س های بانک های ایرانی و یا حتی بانک ایران و اروپا را هم نمی پذیرد.این ها واقعیاتی است که با آن روبرو بوده ام.تازه اینها قبل از صدور این قطعنامه بوده است یقیناً وضع بدتر از این خواهد شد

چندی قبل شورای اقتصاد تامین بخشی از ارز مورد نیاز یک پروژه نفتی را از طریق یوزانس تصویب کرد.کسانی که قراردادهای بای بک نفتی را زیر سوال می بردند حالا به بدترین نوع آن که یوزانس باشد تن داده اند. این یعنی یک سیر قهقرا، کجای این موضوع می تواند افتخار برانگیز باشد.

به شورای امنیت رفتیم ، تحریم هم شدیم مطمئناً ادامه هم خواهد داشت .بعضی ها دلخوشند که آمریکا قرار بود قطعنامه ای سنگین تر تصویب کند ولی شکست خورده است.به نظرم قرار نیست فشار آنی وارد کندد. تصور می شود ذره ذره این مسئله را گسترش داده و فرسایشی خواهند نمود همان کاری که در جنگ کردند.

آیا جای جشن گرفتن دارد؟