من بنده عاصیم رضای تو کجاست ؟ تاریک دلم نور و ضیای تو کجاست؟
مارا تو بهشت اگر به طاعت بخشی آن بیع بود لطف وعطای تو کجاست؟
باز هم شب قدر چون روزگاران گذشته در راه است. قدر که می آید، زمان در پیشگاهت متوقف می شود، در مژه بر هم زدنی خود را معلق در حال و گذشته و آینده می بینی، لحظه ایی به یاد عزیزان از دست رفته ات می افتی کسانی که قدرهای گذشته را بودند و قدرشان را ندانستی و اکنون جای خالیشان یاد آور خاطرات بی شماری است که می توانست زیبا تر از امروز باشد و بعد از یاد می بری که کجا ی زندگیت ایستاده ایی و سهمت از زندگی چقدر بوده و تو با خود چه کرده ایی مبهوت می شوی. ای کاش دریابیم قدر خود را، قدر لحظات نیامده را..... بر بلندای خیال می ایستی اگر این آخرین فرصت باشد چه؟؟؟ باز دل به خدا می سپاری و محاسبه ذهنیت را تند و تند شروع می کنی و خویش را در وزنه خیالت وزن می کنی. چقدر باید بپردازیم. کف های ترازویمان ناجور است. یکی از سنگینی بر زمین چسبیده و آن دیگراز سبکی در هوا معلق است. باز هم که نیکی ها را کم آورده ایی ....به راستی چقدر از لحظات بر باد رفته عمرمان را قدر دانسته ایم. چند گام درست و حساب شده در زندگی برداشته ایم. چقدر به هدف های متعالیمان نزدیک شده ایم. کجای زندگی ایستاده ایم.....
دانی که چنگ و عود چه تقریر میکنند
پنهان خورید باده که تعزیر میکنند
ناموس عشق و رونق عشاق میبرند
عیب جوان و سرزنش پیر میکنند
جز قلب تیره هیچ نشد حاصل و هنوز
باطل در این خیال که اکسیر میکنند
حافظ
خاتمی: مقدس کنندگان امور غیر مقدس انسانهای عادی و ظاهرپرستی هستند و با تکیه بر خرافه سعی میکنند امری که غیرمقدس است را مقدس جلوه دهند.
گاهی درجوامع دینی مظاهر صوری به قدری مقدس میشوند که حتی ممکن است به بهانه آنها انسان بکشند و در این مقدس کردنها ظاهر معنا ازبین میرود.در جوامعی که اینگونه برخورد میشود بیاعتنایی به بعضی ظواهر خطای بزرگ به شمار میآید اما تهمت زدن، دروغ گفتن و شکستن حرمت انسانها علاوه برمحکوم نشدن امری مقدس، انقلابی و دینی محسوب میشود. لینک
****