بابا طبق معمول در حال انجام کاری است...
دختر: بابا! این کار را هم بلدی انجام بدی؟
بابا: بله دخترم مگر عیبی داره.
دختر: نه!! اما از کجا این همه کار را بلد شدی؟
بابا: به هر حال اگر بخواهیم می تونیم هر کاری را یاد بگیریم و انجام بدیم
(بابا تو دلش میگه براندازی نرم یک دلیل این خواستنها ست)
دختر: خوش به حال مامان
بابا: چرا؟
دختر: برای اینکه شوهرش این همه کار بلده و کمکش می کنه
بابا: باعث خوشحالی من هم هست که می تونم کمکی بکنم
دختر: اما ... اما من نگرانم.
بابا: برای چی؟
دختر: برای اینکه اگر شوهر آینده من این کارها را بلد نباشه، چکار کنم؟
بابا:....
غضنفر تو خیابون یه دختره رو می بینه خوشش میاد می پره بغلش ماچ و بوسه ، مامورا میان می گیرنش
میگن واسه چی تو خیابون این کارو کردی ؟
میگه : بابا ! معلم کلاس اولمه.
روزنامه ایران ورزشی دیروز مطلبی را از قول دکتر پرویز سیار کارشناس داوری فوتبال مطرح کرد. آن مطلب هم رشوه گرفتن داوران سرشناس فوتبال بود.
در این چند ساله با به اصطلاح حرفه ای شدن فوتبال و رقمهای نجومی قرارداد فوتبالیستها این سوال مطرح بود که چطور ممکن است یک فوتبالیست برای یک فصل بازی در باشگاه 300 میلیون تومان بگیره ، یعنی برای 30 تا بازی هر بازی 10 میلیون تومان در حالی که داور همان بازی 100 هزار تومان عایدش شود. خود آن داور تو زمین فوتبال وقتی پا به پایبازیکن می دود چه احساسی دارد.
مطرح شدن این مطلب و اینکه ایشان با اطمینان خاطر از وجود مدارکی غیر قابل انکار سخن می راند نشان از چهره زشت دیگری از این حرفه سود آوری دنیای امروز است.
به راستی فوتبال امروز این مملکت مصداق بارز فساد در تمام زمینه ای آن است. شعارهای و بی حرمتی ها در استادیومها ، رفتارهای زشت بازیکنانی که یک شبه از زمینهای خاکی !! به ثروتهای آن چنانی رسیده اند و دلال بازی های نقل و انتقالات که سود سرشاری نصیب عده ای خاص می کند همه و همه زنگ خطری برای این جریان است.
همین چند وقت پیش پزشک تیم پگاه تهدید به مرگ شده بود زیرا از او خواسته بودند در غذای تیم خودش داروئی بریزد تا بازیکنان توان خودشان را از دست داده و بازنده شوند.
حالا عده ای می آیند تو دانشگاه ها فریاد وامصیبتها راه می اندازند که راست یا دروغ فلان استاد سر کلاس ترویج فساد کرده است. و یا تو خیابان به سر و وضع مردم ایراد می گیرند.فسادهای بزرگ نادیده گرفته می شود
جالب آنکه بعد از این خبر داوران دست به اعتصاب زده و اعلام کردند بازیهای امروز را سوت نخواهند زد. دیشب نیر به یکباره از سوی فدراسیون بازیهای امروز را بخاطر حضور برخی در تیم امید لغو کردند. چیزی که قرار نبود اصلا اتفاق بیفتد.
احتمالا برنامه نود که استثنا امشب پخش می شه بحث داغی را در این رابطه خواهد داشت
همینطوری: یه نفر(خودتون حدس بزنید) نارنجک می بنده و خودشو زیر تانک خودی می اندازه ، اسمشو می گذارند شهید نفهمیده.
بر اساس بخشنامه معاون اجرائی رئیس جمهور مصرف قند و شکر در ادارات دولتی ممنوع شد.مقرر گردیده بجای آن از خرما و کشمش استفاده شود.
پس از ممنوعیت مصرف نوشابه در ادارات این جدیدترین ممنوعیتی است که برای ذائقه ها قرار داده اند. ابتدا ممنوعیت در پوشش کارکنان که اکنون به خیابانها نیز تسری یافته است و حالا ممنوعیت در خوردن یا نخوردن ، مسخره تر از این امکان ندارد. تصور کنید از این به بعد خوردن چائی در ادارات با قند و شکر جرم محسوب می شود ، چون ممنوع است. خنده داره. و به تبع آن خوردن چای با کشمش و خرما فضیلت خواهد بود. می دانید که ماموریت دولت آن است که مملکت را امام زمانی کند و این بخشنامه ها هم گویا در همین راستاست.
حتماً چند وقت دیگر ممکن است اداره اماکن هم به قهوه خونه ها هم این ممنوعیت را ابلاغ کنه . راستی اونائی که عادت دارند قندشان را تو چائی بزنند و بعد تو دهانشان بگذارند حالا باید با خرما و کشمش این کار را بکنند. یا اونی که چائیشو با شکر می خورده حالا باید خرما بندازه تو چائیش و هم بزنه !!
حتما فردا خوردن ماکارونی و جوجه چینی و ..را هم ممنوع می کنند و بجاش اشکنه و خاگینه را جایگزین می کنند.
جای تاسف است که دولت بجای سروسامان دادن به اوضاع اسفناک سازمانهای عریض و طویل زیر مجموعه اش، خودش را با صدور اینگونه بخشنامه های کارشناسی شده!! مشغول ساخته است. و بیچاره ما، حقمان است، که هر روز برایمان تصمیم می گیرند که اینجوری بیا ، اونجوری نیا، اینو بخور ، اونو نخور ، اینو ننویس ، اونو بنویس تمام شدنی هم نیست.