اقدس خانم

داشتن همسایه خوب نعمت بزرگی است. بخصوص که در دین ما به مراعات حال همسایه نیز سفارش اکید شده است. حال بحث ارث بردن همسایه از همسایه به کنار  موضوع  استفاده از کارت سوخت همدیگر خیلی مهم است. وزیر کشور مقتدر نظام در پاسخ سوالی که پرسیده بودند آنهائی که کارت سوختشان هنوز آماده نشده چکار کنند؟ فرمودند از کارت آشنایان و یا همسایه ها استفاده کنند تا کارتشان آماده شود. اصلا چرا اینها برای همه اتومبیلها کارت سوخت آماده کردند می توانستند تو هر کوچه به چند تا خونه کارت سوخت بدهند تا بقیه هم از آن استفاده کنند.

البته از وزیر دولتی که رئیس جمهورش می گوید گوجه فرنگی را از محل ما بخرید ارزانتر است هیچ بعید نیست که چنین راهکاری ارائه دهد. اصولا آقای رئیس جمهور 15 سال فکر کرده تا چنین افرادی را انتخاب کند تا اینگونه مملکت داری کنند و راه حلهای ناب ارائه دهند. راستی اگر 15 سال فکر نمی کرد حداقل یه مقدار فسفر برای این روزها باقی می گذاشت بهتر نبود؟

بهر حال، حالا که پیاز و سیب زمینی و نون و اطو خودتان را از خونه همسایه تهیه می کنید کارت سوخت هم روش ، همسایه خوب برای همین روزهاست .

 ببخشیدآ مزاحم شدم ، اقدس خانم کارت سوخت دارید ؟ یه دقیقه به ما قرض بدید. امشب خونه آبجیم اینا دعوتیم با ماشینومون می خوایم بریم بنزین نداریم. ببخشید توروخداآآآ

یه مطلب کاملا وبلاگی

دیشب پشت در ماندم و بچه ها راهم ندادند گفتم ببین آخر عمری به چه روزی افتادیم باید خواهش کنی تا در را باز کنند. چون این روزها به شکل سرسام آوری سرم شلوغ است . فرصت فکر کردن در باره مطالب دیگر پیدا نمی کنم بخصوص که شخصی باشه.

بالاخره در را با کردند تازه فهمیدم یکسال دیگه از عمرم گذشته خودم خبر نداشتم حالا اونها می خواستند سوپ ریزم ! کنند همسر گرامی هم تزئینات را انجام داده بود به در و دیوار زنگوله منگوله آویزون کرده بود و از طرف خودش و دخترا کادو و کیک خریده بود .من هم از این بابت بسیار خوشحال بودم . عکس هم گرفتم اما چون حجمش بالا بود نشد که اینجا قرار بدم .اگر تونستم سایزش را کوچک کنم  این کار را می کنم.

برای یه بار هم که شده گفتیم از این مدلی بنویسیم ببینیم چی می شه. 

 

پ ن: بالاخره برای اولین بار از عکسهای خودم در وبلاگم استفاده کردم

 

برنامه نود

هرهفته سعی می کنم برنامه نود را حتما تماشا کنم. نه بخاطر فوتبالی بودن آن و یا تفسیر بازی تیمها و یا اینکه بفهمم در فلان صحنه خطا اتفاق افتاده یا نه. گر چه دانستن اینها هم خوب است ولی علت اصلی علاقمندی ام یا به نوعی پر بیننده بودن این برنامه آن است که برنامه نود آزادترین برنامه نسبت تمام برنامه تلویزیون است.در حال حاضر هیچ برنامه دیگری به این شکل در تلویزیون اجرا نمی شود. برنامه ای که من آن را " روبرو نمودن" می گویم. به چالش کشیدن باشگاهها ، فدراسیون و بسیاری از افراد و نقد زنده و رودرو بسیاری از رفتارها و گفتارها و بررسی واکنشها از نکات جذاب این برنامه است. البته نباید از اجرای خوب عادل فردوسی پور هم غافل شد که به خوبی از عهده آن بر می آید. هر بار که این برنامه را می بینم با خودم می گم کاش در زمینه های دیگر نیز اینچنین برنامه هائی تهیه می شد. تصور کنید در باب مسائل مجلس ، شورای شهر، مطبوعات ، مسائل روز جامعه شبیه این برنامه تهیه می شد چی می شد؟ شاید چنین روزی برسد .

موضوع باشگاه پرسپولیس دیشب بحث جالب برنامه بود. حرفهای محمد حسن انصاری فر مدیر عامل پرسپولیس شنیدنی بود. دیشب صراحتاً گفت که بیست روز پیش علی آبادی و سعیدلو از او خواسته اند که استعفا دهد تا کاشانی که عضو شورای شهر تهران است مدیر عامل شود. جالب است که کاشانی و بیادی عضو دیگر شورا یکامه پیش یکباره به عضویت هیات مدیره پرسپولیس درآمدند .دو نفر هیاتی که یکشبه عاشق و دلباخته باشگاه پرسپوبیس شدند . گفته شد به سفارش احمدی ن‍ژاد این کار انجام شد تا در شورای شهر رای این دو نفر باعث شود تا قالیباف شهردار نشود .حتی بیادی کاندید شهرداری هم شد و رقابت نزدیکی هم با قالیباف بهم زد.اما موفق نشدند . بعد از واکنش شدید تماشاگران پرسپولیس که در استادیوم آزادی خانواده کاشانی و بیادی را مورد لطف قراردادند و حمایت 70 نفر از نمایندگان مجلس از انصاری فرد ( همه مشکلات رفع شده بود ) حالا دیشب همان آقای علی آبادی و کاشانی از انصادری فرد می خواستند تا به سر کار خودش برگردد که او هم ماجرا بیان کرد.جالب آنکه انصاری فرد با کاشانی سلام و علیک هم نکرد . حالا عده ای می گویند " حسن " این کار را نکن "حسن" ، "حسن" این کار خوبی نیست که تو برگردی " حسن".

این برنامه با وجود طرفداران بسیار مخالفانی هم دارد. مثلا همسر گرامی یکی از مخالفان پروپا قرص این برنامه است و تا بتواند زمینه ندیدن آن را فراهم می کند. یکباره محو مجادله دو طرف هستی می بینی با جاروبرقی اومد جلوی تلویزیون و مشغول جارو کردن می شه و یا دیکته گفتن به بچه ها و رفع اشکالات درسی آنها دقیقاً با زمان این برنامه مصادف می شه .البته معلومه که تمام این کارها اتفاقی حادث می شه و اشکال از ساعت نامناسب پخش این برنامه است.

امروز با هم میهن

 

روزنامه هم میهن امروز منتشر شد. روزنامه ای به سردبیری محمدقوچانی ، سردبیر سابق روزنامه شرق که آن نیز قرار است فردا منتشر شود. با آمدن قوچانی به هم میهن باز هم همانند شرق شاهد یک روزنامه پربار هستیم. آنقدر مطلب خواندنی در این روزنامه گردآوری شده که یک روزه نمی توان همه آن را خواند. بیشتر به هفته نامه شبیه است تا روزنامه.

اینکه کرباسچی باردیگر پذیرفته تا حضوری دیگر در این عرصه داشته باشد جای تعجب داره اما کارزار مجلس هشتم و در پی آن ریاست جمهوری دهم دیدنی خواهد بود. پس از دوسال از حکمرانی دولت جدید و در آستانه انتخابی دیگری ، موعد ارزیابی گذشته است .اگر فرصتی پیش آید و غوغاسالاران اجازه دهند زمینه برای نقد روزها و فرصتهای از دست رفته فراوان است.

حالا منتظر بمانیم تا فردا که شرق هم چاپ می شود.نمی دانم شرق بدون قوچانی چگونه خواهد بود. امیدوارم با خواندن شرق جدید نگوئیم "خدابیامرز شرق" .تا آنجا که مطلعم و امروز شاهد بود گروهی نیز از کادر سابق شرق به هم میهن کوچ کرده اند. دیگر پذیرفته ایم که نباید انتظار عمر طولانی برای این نوع از مطبوعات داشته باشیم.پس امروز و فردا را خوش بداریم . چرا که عده ای در تلاشند تا ذره ای به آگاهی جامعه بیفزایند.

از اینکه می بینم تغییری هر چند اندک در ظاهر یکنواخت روزنامه ها پدید می آید خوشحالم.