تناقض سنجی

بعضیها دستگاههای مهم و خاصی همراه خود دارند، فکر بد نکنید، مثلا"؟ مثلا" دستگاه تناقص سنجی رفتار دیگران و یا مهمتر از آن نیت سنجی افعال طرف مقابل، البته این ربطی به دستگاه نیت سنجی و ولایت سنجی  که فقهای شورای نگهبان دارند ندارد گرچه یه جاهائی شباهتهائی بهم دارند.

در کارکرد درست این نیت خوانی و تناقص سنجی دستگاهشان نیز شک ندارند و چون اِند غرورند  از این راه چه بسا طرف را متهم به دروغ گوئی و خلاف واقع گفتن هم می کنند. خلاصه آدمای عجیبی هستند. خوب طبق معمول هم این دستگاهها را روی خودشان نیازموده اند.

وقتی حرف می زنند گوئی کلام یک بچه را می شنوی، آنجا که دستگاه تناقض سنجی شان را بکار انداخته اند. شنیدید بچه ها را که گله گذاری می کنند که چرا منو دعوا کردی اما اونو دعوا نکردی؟ اینو واسه اون خریدی اما واسه من نخریدی؟ بقول روانشناس آتش بس ،  گوئی کودک درون اینها تصمیم گیر اصلی است اما افلا یعلمون

 

نگید ما که نفهمیدیم چی گفتی

حالا نه اینکه خیلی نظر می دهید

راه سپید پرستو

فراق و جدائی در هر حالتی سخته، تنها امید به آینده ای روشن و کسب موفقیتها باعث دلگرمی میشه هر چند جایگزین دلهای رها شده نخواهد شد.گوئی تنها راه باقی مانده، همین رفتن است. همانگونه که پرستو رفت. نمی دانم وقتی برای آخرین بار دست تکان داد و رفت در ذهن خود به چه چیز می اندیشید. به آنچه در پیش روی داره و یا به آنانی که در پشت سر با گونه های شبنم نشسته، گامهای او را می شمردند. هرچه باشد، می گوئیم ، راه سپید* ، پرستو.

 

پرستو را با بهار عهدی است
هر بهار تازه میشود
پرستو را سفر باید
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند
از ویرانی لانه اش نمی هراسد
پرستو مهاجر است و برای آغاز هجرت، تعلق باری سنگین
و این است غایت خلقت پرستو
با پرستو بودن آدابی دارد، که ما به آن خو نکرده ایم
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند
از ویرانی لانه اش نمی هراسد
که اگر مقصد پرواز است، قفس ویران بهتر
و اما ما، با پرستو مهاجر باید بود...

                                              مرتضی آوینی

 

* عبارتی که مردم تاجیکستان به هنگام بدرقه بکار می برند

سخنان منصور ارضی

پنجشنبه ای، روز عرفه، ساعت یک ظهر، مجید میگه می خوام برم دعای عرفه.کجا؟مجلس حاج منصور؟ تو خیابون سعدی.اما دیر شده باید تو خیابون بشینیم هوا هم خیلی سرده .اینو با یه افسوسی میگه ،گفتم التماس دعا!!

گرچه یه زمان خودمون دنبال منبرهای معروف اینجوری بودیم اما بعد از سیاسی کاریهای سالیان اخیر و مهملاتی که بهم می بافند، وقتی می بینم هنوز عده ای به سادگی در پی آن هستند تاسف می خورم، نمی دونم شاید من گمراه شدم و در دام الیاس گرفتار شدم اما بگم همان موقع یاد حرفها همین آدم قبل از دوم خرداد افتادم که گفته بود این گریه هائی که ازتون گرفتم حلال نمی کنم اگر یجز ناطق به کسی دیگر رای بدهید(نقل به مضمون).

امروز که خبرها را می خواندم و دیدم که در همان حسینیه لباس فروشهای خیابان سعدی، همین آقا ، قالیباف را عمر سعد لقب داده وبر او تاخته تعجبی نکردم چرا مدت زمانی است اینان، که امروز همراه هیات دولت به سفرهای استانی می روند و به طور رسمی مواجب بگیر دولت شدندگرچه بودند، منبر و مداحی را به موقعیتی برای لجن پراکنی و تسویه حسابهای سیاسی بدل کرده اند . حکایتهائی را از تاریخ اسلام باستانشناسی می کنند که در صحت و سقم آن اختلاف است و زود به مصادیق دوران حاضروصلش می کنند. مردم ما هم چه ساده.