لندن این روزها در صدر خبرها قرار دارد. میزبانی المپیک 2012 و انفجارهای روز پنجشنبه که این دومی کام شیرین مردم را که شب قبل از آن تا صبح پایکوبی کرده بودند تلخ کرد.
عاملان آن کوردلانی بودند که عده ای آدم بی دفاع را مورد تعرض قراردادند.مطمئنا با هر نیتی این کار را کرده باشند راه به خطا برده اند.
چند روزی است که دو تا فیلم خوب بر پرده سینماهای تهران در حال نمایش است."ماهی ها عاشق می شوند" ساخته علی رفیعی و "زن زیادی "ساخته تهمینه میلانی که "ماهی ها عاشق می شوند"را خودم خیلی پسندیدم.زن زیادی را تو جشنواره دیدم که مانند فیلمهای "دو زن "و "واکنش پنجم" داستانی زنانه دارد.
تا احمدی نژاد نیامده و سالنهای سینما را زنانه مردانه نکرده ، وقت بگذارید و این دو فیلم را ببینید.
ده دوازده روز ننوشتم .به چند دلیل
اول از همه حوصله نوشتن نداشتم.همین چند روزه عزیزی را از دست دادم که تمام ذهن مرا به خود مشغول داشت.دیگر به سونامی احمدی نژاد فکر نمی کردم .
دوم امکان دسترسی به بلاگ اسکای را نداشتم. نمی دانم با این مشکل چکار کنم.
این روزها که فضا به سوی بسته شدن می رود باید فکر دیگری کرد.تصمیم دارم به فضای دیگری نقل مکان کنم .دنبال یک جای خوب می گردم .بسیاری توصیه کردند که دیگر سیاسی ننویسم .
آخر می گفتند حوصله و وقت آمدن تا اوین را برای ملاقات ندارند!!! همین جا از تمام بزرگوارانی که با ایمیل ها و تماس های تلفنی خود جویای احوال وبلاگ بودند سپاسگذاری می کنم .
امیدوارم با خارج شدن از امواج دموکراسی سازمان یافته نظامی بتوانم مجددا برگردم