تکرار رویدادها

تا حالا شده در  زمانی که مشغول کاری هستید (هر کاری) بخاطرتان بیاد که انگار این صحنه و این لحظه را قبلا" دیده اید؟ و عین این حالت یکبار دیگر هم برایتان پیش آمده است؟مثلا" نشسته اید و غذا می خورید یکباره می بینید که قبلا این اتفاق عین همین حالت برایتان روی داده و حتی گاها"می توانید پیش بینی کنید که اتفاق بعدی که روی می دهد چه خواهد بود. این چه حالتی است؟

در زمینه رویاها ، بحث "رویای صادقه " مطرح است آیا این دو موضوع به هم مرتبط هستند؟ برخی بر این اعتقادند که تکراری بودن برخی رویدادها برای انسان به همین موضوع برمی گردد. یعنی قبلا" در رویاهای خود آنها را دیده ایم اما پس از بیداری هیچ چیز بخاطرمان نمانده تا اینکه خود آن رویداد مجددا" اتفاق افتاده و پرونده آن از بایگانی ذهن ما خارج می شود.

برخی متدینین نیز ضمن تائید این موضوع ، مسئله را فراتر از این دانسته و حتی چنین افرادی را از انسانهای نیک به حساب آورده که به جهت پاکی روح و روانشان به چنین مراحلی می رسند. حال چقدر این تحلیل درست باشد خودم هم نمی دانم اما از بسیاری این را پرسیده ام و اکثرا" گفته اند که حداقل یکبار برایشان این موضوع اتفاق افتاده است.

برای شما چی؟

آه دل زن ذلیل !!

الهى! به مردان در خانه ات!
به آن زن ذلیلان فرزانه ات!
به آنان که با امر »روحى فداک«
نشینند و سبزى نمایند پاک!
به آنان که از بیخ و بن زى ذیند!
شب و روز با امر زن مى زیند!
به آنان که مرعوب مادرزنند!
ز اخلاق نیکوش دم مى زنند!
به آن شیرمردان با پیش بند!
که در ظرف شستن به تاب و تبند!
به آنان که در بچه دارى تک اند!
یلان عوض کردن پوشک اند!
به آنان که بى امر و اذن عیال
نیاید در، از جیبشان یک ریال!
به آنان که با ذوق و شوق تمام
به مادرزن خود بگویند: مام!
به آنان که دارند با افتخار
نشان ایزو... نه! زى ذى ۹هزار!
به آنان که دامن رفو مى کنند!
ز بعد رفویش اتو مى کنند!
به آنان که درگیر سوزن نخ اند!
گرفتار پخت وپز و مطبخ اند!
به آن قرمه سبزى پزان قدر!
به آن مادران به ظاهر پدر!
الهى! به آه دل زن ذلیل!
به آن اشک چشمان «ممدسبیل«
به تن هاى مردان که از لنگه کفش
چو جیغ عیالاتشان شد بنفش!
که ما را بر این عهد کن استوار!
از این زن ذلیلى مکن برکنار!
به زى ذى جماعت نما لطف خاص!
نفرما از این یوغ ما را خلاص!

صبوری کنید

شو دیشب را تماشا کردید. از سه روز پیش همه مردم را در انتظار یک خبر خوب گذاشته بودند. کاکلی را یادتان می آید .کارتون موش کوهستان را می گویم . پرنده ای که هر اتفاقی تو جنگل می افتد پرواز می کرد و با داد و فریاد مرتب می گفت « یه خبر خوب» ، «یه خبر خوب».

دیشب این انتظار به سر رسید و احمدی نژاد همه را برد مشهد ، حتی سفرای کشورها را ، که اعلام کند ایران به چرخه کامل سوخت دست یافته است. همچنین تلویزیون هم با زیر نویس و رو نویس و کلیپ و سرود حماسی این مراسم را جشن گرفت و مجریان مرتب به مردم تبریک می گفتند. احمدی نژاد از مردم خواسته سجده شکر بجا آورند و آموزش پرورش نیزگفته  امروز به همین مناسبت زنگ شادی  در مدارس به صدا در میاد. واقعا" این همه تبلیغات و مقدمه چینی برای چیست ؟چرا این قدر این مسئله را دارند بزرگ و احساسی می کنند؟

شاید از تز" مقابل کار انجام شده" می خواهند ، به دیگر کشورها بگویند که کار از کار گذشته و دیگر توقف و یا انجام غنی سازی در روسیه امکان ندارد.

اما این همه سروصدادر داخل کشور برای چیست؟ احمدی نژاد از دو روز پیش که رفته مشهد ، مرتب اعلام می کرد منتظر اعلام یک خبر خوب باشید. خیلی دوست داشت و دارد که هیجان ایجاد کند حالا نتیجه اش چه می شود مهم نیست. اما غافل از آنکه رفسنجانی پیش دستی کرد و قبل از او در مصاحبه با خبرنگار کویتی این مسئله را اعلام کرد. بخوانید ۱و۲

قرار بود مشکلات معیشتی مردم را حل کنند ، پول نفت را سر سفر شهروندان بگذارند. بیکاری ، مسکن و ازدواج آنها را سرو سامان بخشند حالا اعلام می کنند قراره بسته ای انرژی هسته به آنها داده شود!!

در خصوص این مسئله تحلیل و اظهار نظر فراوان است. دو هفته از فرصت شورای امنیت برای توقف غنی سازی باقی نمانده است . متکی وزیر خارجه هفته پیش از مصالحه ظرف همین 30 روز خبرداد ، امروز هم البرادعی به ایران می آید .اما چرا با این عجله و این  همه داد و قال این برنامه را پیاده کردند؟ باید منتظر خبرهائی دیگر بود.

کمی صبر کنید. بگذارید این اشعار حماسی و این شورو حال بیفتد .آن موقع بهتر می توان از نتیجه کار آگاهی یافت. الان کمی زود است. . صبوری کنید.

سنگ شکنان

گفته شده ، جمعه گذشته بازهم عده ای اقدام به تخریب سنگ مزار احمد شاملو کرده اند. چرا بازهم ؟ چون این چهارمین باری است که این اتفاق می افتد.

کسانی که تاب تحمل سنگ مزار یک شاعر را ندارند ، مزاری که تنها شاخصه اش امضای خود شاعر است، چگونه می توانند ادعای داشتن فرهنگ کنند. البته فرهنگ دارند آن هم فرهنگ بی فرهنگی ، که در قاموس آن تفتیش عقاید دیگران نقش بسته است. و هرکه جور دیگری بیندیشد نه فقط در دایره هنرمندان قرار ندارد چه بسا از چرخه حیات نیز خارج است و نباید به او رحم کرد .همان گونه  که به پوینده و مختاری رحم نکردند .

کانون نویسندگان ایران هم با انتشار اطلاعیه ای ضمن تقبیح این گونه رفتارها ، درخواست کرده تا دیگر این مزار بازسازی نشود و این آثار بعنوان یک حرکت ضد فرهنگی باقی بماند.