گوجه اتمی

یه املت بلد بودم بپزم که اون هم با این وضع گوجه فرنگی و تخم مرغ جزو غذاهای اشرافی شده که دیگر امکان خوردنش نیست.

آن موقع می گویند گرانی امسال کمتر از سال گذشته است. تو مملکتی که گوجه فرنگی اش کیلوئی 2500 تومان (تازه فروشنده میره از پشت مغازه میاره) و موز وارداتی اش کیلوئی 600 تومان است معلوم است که همه چیزش برعکس می شود.به اون مردم دو دهک پائین جامعه باید بگیم اگر نمی توانید گوجه بخرید ، موز که می توانید بخورید و از همه مهم تر بزودی می ریم بالای قله هسته ای و جشن بزرگی برپا می کنیم.

فصل بودجه نویسی است و رئیس جمهورش مارکوپلو وار در سیرو سفر است. آن هم به چند تا کشور خاص ، واقعا چه نفعی برای مملکت ما دارد. قرار است اینها چه تاجی به سر ما بزنند . چهارتا کشور که خودشان درگیر مسائل داخلی و خارجی هستند البته بگویم وضعشان از ما بهتر است .این سفرهای بی نتیجه و تکراری حتی صدای مجلسی ها و طیف های حامی دولت هم درآمده است. در این یکسال و نیمه از دولتش این چهارمین باره که به ونزوئلا رفته ، هوگو چاوز هر چقدر هم بر علیه آمریکا حرف بزنه ولی اقتصاد مملکتش را فدای آن نخواهد کرد. فقط مائیم که با همه فرق داریم.

****

عضو کمیسیون کشاروزی مجلس:
گوجه‌فرنگی یک محصول لوکس در اواسط زمستان است و دلیلی ندارد همه مردم از آن استفاده کنند

انرژی هسته ای حق مسلم همه است اما خوردن گوجه فرنگی حق یه عده خاص

طنز حکیمانه

ازدواج مثل دستشویی های بین راهی می مونه .. اونایی که تو هستن می خوان بیان بیرون .. اونایی که بیرون هستن این پا اون پا می کنن برن تو 

نظام هماهنگ هماهنگ

دیروزپیام کوتاهی دریافت کردم مبنی بر اعتراض به اجرای نظام هماهنگ حقوق کارکنان دولت و در آن خواسته شده بود این پیام را برای 20 نفر دیگر نیز ارسال کنم. گویا قرار است این قانون پس از تصویب از سال آینده اجرائی شود. سایت نفت نیوز پیگیر اعتراضات کارکنان صنعت نفت به این موضوع است و نامه ای نیز برای رئیس مجلس تهیه شده است.

اصلا نمی خواهم قضاوتی در این رابطه بکنم ولی آنچه مسلم است از روزی که عده ای (نام نمی برم) تو خیابانها راه افتادند و به بهانه کمی حقوقشان فیش های حقوقی کارکنان نفتی را بعنوان مدرکی در ارتباط با وجود تبعیض در ارکان دولتی بالا بردند تا امروز که گروهی بر سر کار آمده اند که شعارشان مبارزه با مافیا ی نفت است زمان زیادی نگذشته است.

تجربه تاریخی است که عده ای خواسته های گروهی دیگر را مستمسکی برای پیشبرد اهداف شوم خودشان قرار می دهند. کافیست به پیش نویس این لایحه نگاهی بیندازید. این لایحه نفع زیادی عاید کسانی که به حقوقشان معترض بودند نخواهد کرد. و چه بسا حقوق همانهائی را که به آن معترض بودند را نیز خراب خواهد کرد. می دانید ! اینجا نمی آیند حقوق آن کسی که کم است را زیاد کنند بلکه برعکس حقوق بیشتر را کم می کنند . حالا حساب کنید حداکثر حقوق یه کارمند چقدر می تواند باشد که همان را هم می خواهند سرو ته اش را بزنند.

اینها مساوات را عین عدالت می دانند. و حالا به اسم حذف زمان کارکرد و جایگزینی کارائی اعمال سلیقه مدیریت را وارد محاسبات خواهند کرد که نتیجه آن ایجاد تبعیضی به مراتب گسترده تر خواهد بود.

یه روز سخت

امروز روز کاری خیلی سختی بود. اصلا حس و حال نوشتن هم نداشتم.وقتی از صبح تمام برنامه های کاری ات ناخواسته بهم بریزه بهتر از این نمی شه

سه ماه آزگار(این کلمه یک کلمه کلیدی است) دنبال وام ارزی از بانک صنعت و معدن بودیم. هر چی مدرک لازم بود ارائه دادیم و پیگیری کردیم ولی در پیچ و خم برج مرتفع بانک باقی ماند.

وقتی وارد این برج می شوید با شکل و شمایلی مدرن روبرو می شوید ولی دریغ از پیگیری حتی یک نامه ، در حالیکه بهترین سیستم اتوماسیون اداری در آنجا اجرا می شود.

حالا یکباره صبح اول وقت شنبه از طریق مدیریت عالی اعلام می شود اگر امروز قراردادتان را با بانک منعقد نکنید وامتان رو هوا خواهد ماند!!

به همین راحتی.همه مات و متحیر مانده بودیم یعنی چه اتفاقی افتاده که بانک اینگونه خودش پیگیر شده .

صبح که بخاطر برف دیر رسیده بودم اداره، حالا هم از وسط جلسه باید می رفتم دنبال قرار داد.

تمام راه تو فکر این بود که چی شده؟ وقتی رسیدم دیدم شرکتهای دیگری هم آمده اند. کاشف بعمل آمد که چون قرار است بودجه سال آینده بانک را تعیین کنند بانک مدرک کافی مبنی بر هزینه کردن تمام اعتبارات سال85 خودش نداشته پس لازم بوده ظرف همین امروز ،خیلی مهمه همین امروز!، تمام قراردادهای بلاتکلیف را تعیین تکلیف کند. به همین راحتی.امروزدرعرض10ساعت 11 قرارداد عمده در بانک امضا شد.

برای آدم دردآور است وقتی می بینیم که این تشکیلات عریض و طویل برای هیچ و پوچ به راه افتاده است. شاید گفته شود درست نیست اینگونه منکر کارسایر بخشها شد.مسلم است زمانی که بجای 10 نفر 100 نفر کار میکنند . برای بیکار نبودن آن 90 نفر باید یک قرارداد روند کارش چندین ماه طول بکشه.چون اگر یه روزه همه کارها انجام بشه بقیه روزهای سال را چکار کنند.

چقدر از سیستمها خواندیم .از efficiency   خواندیم . دریغ از یه ذره کوچکش که شاهدش باشیم.

بالاخره خسته و گرسنه (ناهار هم فرصت نشد بخورم) 6 بعداظهر کار تمام شد . و قرارداد امضا شد. تو راه برگشت علیرغم ناراحتی از آن همه بی نظمی از اینکه بالاخره کارمان به نتیجه ای رسیده بود خوشحال بودم.