انفجار

روزی خواهم آمد
وپیامی خواهم آورد:
دررگ ها نور خواهم ریخت
وصدادرخواهم درداد
ای سبدهاتان پر خواب
سیب آوردم
سیب سرخ خورشید
خواهم آمد
گل یاسی به گدا خواهم داد
زن زیبای جذامی را
گوشواره ای دیگر خواهم بخشید
کور را خواهم گفت:
چه تماشا دارد باغ
دوره گردی خواهم شد
کوچه ها راخواهم گشت
جارخواهم زد:
آی شبنم شبنم شبنم
رهگذاری خواهد گفت :
راستی راشب تاریکی ست
کهکشانی خواهم دادش
روی پل دخترکی بی پاست
دب اکبررا برگردن اوخواهم آویخت
هرچه دشنام ازلب ها خواهم برچید
هرچه دیوار
ازجا خواهم برکند
رهزنان راخواهم گفت
کاروان آمدبارش بارش لبخند
ابر راپاره خواهم کرد
من گره خواهم زد
چشمان را باخورشید
دل هارا باعشق
سایه ها را باآِب
شاخه ها را با باد
وبه هم خواهم پیوست
خواب کودک رابازمزمه ی زنجره ها
بادبادک ها به هوا خواهم برد
گلدان ها آ ب خواهم داد
خواهم آ مد
پیش اسبان ،گاوان ، علف سبز نوازش خواهم ریخت
مادیانی تشنه ی
سطل شبنم راخواهم آورد
خر فرتوتی در راه
من مگس هایش را خواهم زد
سر هر دیواری میخکی خواهم کاشت
پای هر پنجره ای
شعری خواهم خواند
هر کلاغی را کاجی خواهم داد
مار راخواهم گفت:چه شکوهی داد غوک
آشتی خواهم داد
آشنا خواهم کرد
راه خواهم رفت
نور خواهم خورد
دوست خواهم داشت
                             سهراب سپهری

اگرهای تاریخ ما

اطراف دانشگاه تهران

هنگام خواندن تاریخ ، به برخی رویدادها که می رسیم ، اگرهائی مطرح می شود.

اگر ناصرالدین شاه درآن حال مستی حکم قتل امیر کبیر را امضا نمی کرد و او به صدارتش ادامه می داد

اگر مدرس با قانون نظام جمهوری رضاخان مخالفت نمی کرد .

اگر مردم در 28 مرداد مصدق را تنها نمی گذاشتند و او بساط سلطنت را برمی چید.

اگر انتخاب رهبر هم مستقیم با رای مردم انجام می شد و مادام العمر نبود.

اگر....

 

کو گوش شنوا

گویا عده ای خیلی دوست دارند تا قبل از رسیدن ضرب الاجل شورای امنیت،پاسخ "نه" ایران به قطعنامه اعلام شود.حالا چه هدفی را دنبال می کنند خدا می داند.

سخنان آقازاده با خبرنگاران که به صراحت گفت که ایران قطعنامه را اجرا نخواهد کرد صریح ترین مطلب تاکنون بوده است. صبح تو مسیر، رادیو سخنان فرمانده سپاه پخش می کرد که به مردم ! اطمینان خاطر می داد که تمام نیروهای نظامی اعم از سپاه و ارتش و بسیج در کمال آمادگی اطلاعاتی و نظامی قرار دارند.

از طرفی آمریکائیها نیز از جانب دیگری به مردم ما اطمینان خاطر می دهند که نگران بمبارانها نباشند چرا که از بمبهائی استفاده خواهد شد که فقط تخریب می کنند و انسانها نهایتاً بیهوش می شوند.

اینطور که به نظر می آید و تریبونهای خارجی هم به صراحت اعلام کرده اند همه چیز به بن بست رسیده است.و این یعنی فاجعه.

سران نظام هم گویا می خواهند از راهپیمائی 22 بهمن بهره براری نموده تابراین تصمیم خود مهر تایید گذارند.امروز هم عده ای را تو خیابانها راه انداختند و زنجیره هسته ای دور برج آزادی درست کردند.به راستی چه چیز قرار است اتفاق بیفتد؟ از جشن هسته ای چه خبر؟ تا قله چقدر فاصله است؟ می گویند اون سمت قله شیب تند سقوط است.

فکر می کنید یه آدم عاقل پیدا خواهد شد تا تصمیمی عقلانی بگیرد؟

تقلای پروانه

روزی سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد.شخصی نشست و ساعتها تقلای پروانه برای بیرون آمدن از سوراخ کوچک پیله راتماشا کرد.ناگهان تقلای پروانه متوقف شدو به نظر رسید که خسته شده و دیگر نمی تواند به تلاشش ادامه دهد.آن شخص مصمم شد به پروانه کمک کندو با برش قیچی سوراخ پیله را گشاد کرد.
پروانه به راحتی از پیله خارج شد اما جثه اش ضعیف و بالهایش چروکیده بودند.آن شخص به تماشای پروانه ادامه داد .
او انتظار داشت پر پروانه گسترده و مستحکم شود واز جثه او محافظت کند اما چنین نشد .در واقع پروانه ناچار شد همه عمر را روی زمین بخزد . و هرگز نتوانست با بالهایش پرواز کند .آن شخص مهربان نفهمید که محدودیت پیله و تقلا برای خارج شدن از سوراخ ریز آن را خدا برای پروانه قرار داده بود تا به آن وسیله مایعی از بدنش ترشح شود و پس از خروج از پیله به او امکان پرواز دهد.گاهی اوقات در زندگی فقط به تقلا نیاز داریم.اگر خداوند مقرر میکرد بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم فلج میشدیم - به اندازه کافی قوی نمیشدیم و هر گز نمی توانستیم پرواز کنیم